خورخه ادواردز [Jorge Edwards Valdés] نویسنده شیلیایی برنده جایزه سروانتس در ۹۱ سالگی از دنیا رفت.

خورخه ادواردز [Jorge Edwards Valdés]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر؛ خورخه ادواردز رمان‌نویس تحسین‌شده‌ای بود که سال ۱۹۹۴ جایزه ملی ادبیات شیلی و سال ۱۹۹۹ جایزه معتبر سروانتس اسپانیا را دریافت کرده بود.

علاوه بر دستاوردهای ادبی وی به عنوان یک چهره دانشگاهی در آمریکا تدریس کرده بود و از دیپلمات‌های قدیمی بود که در کوبا و فرانسه خدمت کرده بود و به عنوان یک مقاله‌نویس با روزنامه‌های بین‌المللی همکاری داشت.

ادواردز که از سال ۱۹۷۹ به آکادمی زبان شیلی راه یافته بود تحصیلاتش را در رشته حقوق در دانشگاه شیلی انجام داده بود اما از آنجا که علاقه‌ای به وکالت نداشت به نویسندگی روی آورد و اولین بار سال ۱۹۵۲ با مجموعه داستان کوتاه «حیاط خلوت» با استقبال منتقدان مواجه شود و گام‌های بعدی را به عنوان یک رمان‌نویس برداشت.

اولین رمان وی «بار شب» در سال ۱۹۶۵ با تمرکز بر داستان یک خانواده از طبقه متوسط شیلی منتشر شد که به روایت ذهنیت پنهان جامعه می‌پرداخت.

«خاطرات» ‌در سال ۱۹۷۳ درباره تجربه‌اش از بازگشایی سفارت شیلی در هاونا در آغاز ریاست جمهوری سالوادور آلنده از کتاب‌هایی بود که پس از روی کار آمدن کودتاگران پینوشه ممنوع اعلام شد.

از دیگر رمان‌های مهم ادواردز می‌توان از «مهمان‌های سنگی» در سال ۱۹۷۸، «موزه مومی» در سال ۱۹۸۱ و «خانه داستایوسکی» در سال ۲۰۰۸ یاد کرد که برای این آخری موفق به کسب جایزه بزرگ پلانتا پرمیو شده بود.

این رمان‌ها چنان شهرتی برای وی به ارمغان آوردند که او در کنار خوزه دونوسو، انریکه لافورکاد و کلودیو جیاکونی به یکی از صداهای اصلی نسل ۱۹۵۰ شیلی بدل شد.

ادورادز در آثارش بر طبقه متوسط شهری تکیه داشت که به معنی رویگردانی از سنت مرسوم حاکم بر ادبیات شیلی در نیمه اول قرن بیستم بود که آداب و رسوم زندگی روستایی و طبقه دهقان را در مرکز توجه داشت.

ادواردز که از دوستان پابلو نرودا شاعر شهیر شیلیایی بود و در آثارش به وی ادای احترام کرده بود پس از کودتای پینوشه در سال ۱۹۷۳ به مادرید تبعید شد و ۵ سال آنجا زندگی کرد.

پس از احیای دموکراسی در شیلی در سال ۱۹۹۰ ادواردز به عنوان سفیر کشورش در یونسکو انتخاب شد و سال ۲۰۱۰ سفیر شیلی در فرانسه شد.

................ هر روز با کتاب ...............

در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...