سه شنبه شب نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدی نژاد تشکیل شد.

در این نشست اساسنامه "جشنواره پروین اعتصامی" مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد از سال آینده مبنای برگزاری کیفی و مطلوب این جشنواره قرار گیرد.

همچنین بررسی ضرورت پیوست فرهنگی طرحهای اقتصادی، صنعتی و عمرانی مورد بررسی اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و مقرر شد به منظور پیشگیری از آسیب‌های فرهنگی، برنامه ها و طرحهای اقتصادی، صنعتی، عمرانی و خدماتی دارای پیوست فرهنگی باشند.

بر اساس گزارش مهر، پیوست فرهنگی باید متضمن پیش بینی ابعاد تاثیرات فرهنگی و اجتماعی طرحهای مذکور و استنادات لازم مبنی بر مفید بودن طرحها از لحاظ تاثیر بر فرهنگ اسلامی - ایرانی مردم و عدم آسیب زایی فرهنگی باشد و در این راستا هیئتی متشکل از وزیر مسکن و شهرسازی، وزیر صنایع و معادن، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزیر اقتصاد و دارایی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون نظارت راهبردی رئیس جمهور و همین طور پنج نفر از صاحب نظران عرصه های فرهنگی و موضوعات موردنظر تشکیل شود تا پیش نویس آیین نامه پیوست فرهنگی را ظرف 6 ماه تدوین و جهت تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کند.

هیئت مذکور موظف است طرحهای لازم و پیشنهادات مناسب را درباره چگونگی و ابعاد این پیوست، بخشهای آن، نحوه اجرا، فاصله های زمانی لازم و تقویت رویکرد فرهنگی در تمام عرصه های اقتصادی، عمرانی، صنعتی و فرهنگی ارائه کند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...