نازنین نوذری که به تازگی ترجمه‌ی رمان مارکز با عنوان «سرهنگ کسی را ندارد تا برایش نامه بنویسد» را منتشر کرده، از به چاپ سپردن ترجمه‌ی «داستان‌های کوتاه مارکز» خبر داد.

به گزارش ایسنا، رمان «سرهنگ کسی را ندارد تا برایش نامه بنویسد» ماجرای یک نظامی است که منتظر نامه‌ای برای دریافت مستمری ماهانه‌اش از ارتش است. سرهنگ هر هفته، به امید نامه‌ی ارتش، به پستخانه‌ی دهکده می رود؛ اما از نامه خبری نیست. سال‌ها می گذرد و سرهنگ مستمری نگرفته است. الگوی شخصیت سرهنگ در این داستان، پدربزرگ مارکز بوده است.

ترجمه‌ی این رمان از سوی نشر نوروز هنر منتشر شده است.

نوذری همچنین «داستان‌های کوتاه مارکز» را که تاکنون چندبار در ایران منتشر شده است، با گزینش خود ترجمه کرده و به نشر یادشده سپرده که به زودی برای دریافت مجوز نشر ارائه خواهد شد.

او درباره‌ی عنوان این کتاب گفت: نام یکی از داستان‌های این مجموعه را برای عنوان کتاب انتخاب می‌کنم که به احتمال زیاد، «مراسم تدفین مامان‌بزرگ» خواهد بود.

این مترجم از سوی دیگر، همچنان در انتظار چاپ «افسانه‌های آمریکای لاتین» است. به گفته‌ی او، این مجموعه یک سالی است که به چاپ سپرده شده و مجوز گرفته؛ اما هنوز منتشر نشده است.

«افسانه‌های آمریکای لاتین» 11 داستان عاشقانه از کشور‌های آمریکای لاتین را شامل می‌شود که مانند داستان‌های شیرین و فرهاد و لیلی و مجنون هرکدام به سمبول تبدیل شده‌اند.

نازنین نوذری پیش‌تر، «شکارچی ستاره‌ها»، «زیستن برای بازگفتن»، «کتاب دلبستگی‌ها»، «دنیای باربارا» و «دختری از گنگ» را ترجمه کرده است.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...