«اعترافات آگوستین» [Augustine: The Confessions] نوشته جیلین کلارک [Gillian Clark] با ترجمه رضا علیزاده از سوی نشر چترنگ منتشر شد.

اعترافات آگوستین» [Augustine: The Confessions] نوشته جیلین کلارک [Gillian Clark]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، این سرگذشت‌نامه که در بخش معرفی قله‌های ادبیات جهان چترنگ منتشر شده، به شرح زندگی و جهان این قدیس مسیحی یعنی آگوستین پرداخته است.

مجموعه قله‌های ادبیات جهان چشم‌اندازی بلندپروازانه دارد و درصدد است معرفی فشرده و روشنی از آثار ادبی جهان به‌ویژه از تالیفات کلاسیک پیش از قرون وسطی تا آثار قرن بیستم ارائه دهد.

مجموعه مذکور خود را به سنت ادبی یا ژانر ویژه‌ای محدود نمی‌کند و درسنامه‌هایی غنی مهیا می‌سازد که به مهم‌ترین و پرخواننده‌ترین شاهکارهای ادبی می‌پردازند.

هر کتاب به یک اثر اختصاص دارد و بررسی دقیقی از آن به دست می‌دهد. همچنین پیش‌زمینه‌های تاریخی، فرهنگی، و ذهنی آن نوشته را شرح می‌دهد و در خصوص تاثیر کتاب، بحث و راهنمایی برای مطالعه بیشتر را امکان‌پذیر می‌کند.

همکاران این مجموعه به مسائل زبان‌شناختی توجه کاملی کرده‌اند و در چهارچوب کلی مجموعه به آنها آزادی داده شده تا رویکرد نقد خود را برگزینند. گفتنی است، وقتی متن به زبانی غیر از انگلیسی نگاشته شده، به کسانی که ترجمه انگلیسی کتاب را مطالعه کرده‌اند، کاملا توجه شده است. از به‌کارگیری زبان تخصصی نقد اجتناب شده و اصطلاحات تخصصی استفاده شده در کتاب، توضیح داده شده‌اند.

«اعترافات» پرخواننده‌ترین و مطرح‌ترین اثر آگوستین، از میان آثار متعدد اوست که کتاب‌شناسی‌های پرشماری درباره هر کدام از این آثار موجود است.

آنچه نویسنده در این دیباچه کوتاه سعی در انجامش داشته، این است که اعترافات را در بافت اجتماعی «دوران متاخر باستان» بررسی کند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...