کتاب «باور کن، من لاک پشتم» نوشته مصطفی رحماندوست با تصویرگری پروین حیدرزاده توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر و راهی نشر شد.

باور کن، من لاک پشتم مصطفی رحماندوست

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب شامل روایت زندگی یک لاک‌پشت فراتی است که در کنار ۱۰ جلد دیگر مجموعه «آهای، مواظب ما باشید!» توسط این‌ناشر منتشر شده است.

این کتاب جلد ششم از یک مجموعه ۱۱ جلدی در رابطه با لاک‌پشتی است که در تور یک ماهیگیر گرفتار شده و تلاش می‌کند تا زنده بماند.

داستان کتاب «باور کن، من لاک‌پشتم» روایت مردان ماهی‌گیر است که به دریا می‌روند و پسر کوچک قصه نیز همراه آن‌ها است. در تور ماهی‌گیری یک لاک‌پشت سبز با لاکی نرم اسیر می‌شود و ماهیگیر می‌خواهد او را بکشد چون فکر می‌کند او ماهی‌ها را می‌خورد و تورهای ماهی‌گیری را پاره می‌کند و پسرک داستان می‌خواهد او را زنده بگذارد، لاک‌پشت برای پسر توضیح می‌دهد که اسمش لاک‌پشت کارونی است و فقط ماهی‌های مرده را می‌خورد و همه درموردش اشتباه می‌کنند.

کودکان با خواندن این کتاب هم به طبیعت نزدیک می‌شوند، هم اطلاعاتی در مورد این حیوان در حال انقراض به دست می‌آورند چراکه نویسنده در بخشی از این کتاب، اطلاعاتی در مورد نوع زندگی و تغذیه لاک‌پشت فراتی به مخاطب ارائه داده است و کتاب، مخاطب بالای ۹ سال (نونهال) را با زندگی و ویژگی‌های این گونه آشنا می‌کند.

کتاب «باورکن، من لاک پشتم» در ۳۲ صفحه، شمارگان ۲۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...