رباعیات خیام به زبان فنلاندی ترجمه می‌شوند.

"کیامرث باغبانی" ترجمه‌ی بیش ‌از نیمی از رباعیات خیام را انجام داده، که قرار است توسط شاعری فنلاندی با حفظ وزن رباعی بازسرایی شوند. همچنین مجموعه‌ی شعر "در ستایش خرد" شامل 48 شعر برگزیده‌ی 41 شاعر فارسی‌زبان از رودکی تا معاصران به زبان فنلاندی منتشر شد.

باغبانی - مترجم "در ستایش خرد" - معتقد است، آن‌چه تا کنون به نام شعر فارسی به فنلاندی چاپ شده، ترجمه‌هایی از زبان‌هایی غیر از فارسی بوده و این اولین‌بار است که ترجمه مستقیما از زبان اصلی صورت می‌گیرد.

به گفته‌ی او، در مرحله‌ی نهایی، شاعر فنلاندی - لوی لهتو - کتاب را ویرایش کرده و عنوان اثر هم از مقدمه‌ی "شاهنامه" و نام یکی از شعرهای کتاب برگرفته شده، که در وزنی نزدیک به بحر متقارب باز سروده است.

به گفته‌ی این مترجم ساکن فنلاند، این کتاب پس از انتشار و رونمایی‌ توسط انتشارات نتامو، با استقبال محافل ادبی فنلاند روبه‌رو شده و روزنامه‌ی "تورون سانومات" - دومین روزنامه‌ی سراسری این کشور - بر این کتاب، نقدی مبسوط به قلم ویلّه یوهانی سوتینن منتشر کرده است.

به نظر او، این کتاب در عین فشردگی برای اولین‌بار تصویری پیوسته از شعر فارسی در گذر تاریخ را به خوانندگان ارایه می‌دهد.

به گزارش ایسنا، باغبانی در حال حاضر مشغول ترجمه‌ی بخش‌هایی از نثر فارسی از ابتدا تا امروز است که امیدوار است در پایان امسال منتشر شود.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...