30رمان از آگاتا کریستی، نویسنده مشهور ژانر پلیسی، که از آخرین داراییهای این نویسنده محسوب می‌شوند، همراه با دیگر اموال او در شهر اکستر انگلستان به مزایده گذاشته شده‌اند.

 یونایتدپرس اینترنشنال: بیشتر این رمانها نسخه چاپ اول هستند و دست خط و امضاء آگاتا کریستی در آنها به چشم می‌خورد. کریستی یکی از آنها را به دخترش، رزالیند، یکی را به خواهرزاده‌اش و دیگری را به برادرخوانده‌اش، جیمز واتز تقدیم کرده است.

به گزارش میراث خبر، یکی از مزایده‌گذارانِ اکستر اعلام کرده که این کتابها اساسی‌ترین کالاهایی هستند که در میان 700 کالای متعلق به کریستی از روز سه شنبه به مزایده گذاشته می‌شوند.
این کالاها علاوه بر کتابها شامل عتیقه‌جات، آثار هنری، جواهرات و لباسهای این رمان‌نویس مشهور انگلیسی است.
در میان کتابها یک نسخه چاپ دوم رمان "قتل در بین النهرین" که متعلق به سال 1936 است نیز به چشم می‌خورد که قیمت 1500 دلار برای آن پیش‌بینی شده است.
کریستی در سال 1938 خانه‌ای بزرگ به نام Greenway House را در چارستون فررز خرید و تا زمان مرگش در سال 1976 در آنجا زندگی کرد. این خانه 278 متری از شش سال پیش تحت مالکیت "ائتلاف ملی بریتانیا" قرار دارد.
 
اعضاء این ائتلاف قصد دارند این خانه را از سال 2008 برای بازدید عمومی به موزه تبدیل کنند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...