خانه سابق آگاتا کریستی که الهام‌بخش برخی از مهم‌ترین رمان‌های جنایی قرن بیستم بود با قیمت بیش از 2.75 میلیون پوند به حراج گذاشته شده است.

خانه سابق آگاتا کریستی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، خانم کریستی این خانه را که در وینتربروک آکسفوردشر انگلستان واقع است در سال 1934 به همراه همسر باستان‌شناس خود مکس مالوان خریداری کرد و بیش از 40 سال یعنی تا زمان مرگش در سال 1976 در آن‌جا زندگی کرد.

این خانه 5 اتاقه که یک پلاک آبی بر سردر آن دارد و چشم‌انداز مقابل آن روزخانه تایمز قرار دارد، دارای باغچه‌های خصوصی و یک کلبه یک‌اتاقه است که به خانه اصلی اتصال دارد و حالا رقابت بر سر تصاحب آن توسط ثروتمندان بریتانیایی بالا گرفته است.

استفان کریستی- میلر، رئیس فروش املاک مسکن در آن منطقه می‌گوید «آگاتا کریستی یکی از مهم‌ترین نویسندگان جنایی بریتانیایی است و این یک فرصت استثنایی برای کسی است که بتواند صاحب بخشی از تاریخ ادبیات شود.»

کریستی برخی از مهم‌ترین رمان‌های خود را در این خانه نوشت و خود وینتربروک تصور می‌شود که الگویی برای خانه خانم مارپل در منطقه دانمید بوده است.

این خانه در منطقه‌ای به وسعت 5 هکتار واقع است در سه طبقه با اتاق‌های مناسب و سقف‌های بلند و پنجره‌های بزرگ که نور کافی را به داخل فضای خانه بازتاب می‌دهند.

آگاتا کریستی نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و رمان‌های کاراگاهی بود که در طول زندگی حرفه‌ای خود 66 رمان جنایی با شخصیت‌های مرموزی چون خانم مارپل و هرکول پوآرو نوشت و آثارش بیشترین ترجمه را به زبان‌های مختلف دنیا داشت.

آگاتا کریستی در کتاب رکوردهای گینس مقام اول در میان پرفروش‌ترین نویسندگان کتاب در تمام دوران‌ها و مقام دوم را بعد از شکسپیر در میان پرفروش‌ترین نویسندگان در هر زمینه‌ای به خود اختصاص داده‌است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...