کتاب "جایگزینی قلب" در صدر جدول کتاب‌های پرفروش هفته گذشته آمریکا قرار گرفت.

کتاب "جایگزینی قلب" نوشته "جودی پیکالت" داستان قاتلی به نام "شی بورن" را در "نیوهمپشایر" را روایت می‌کند که تنها تقاضای او پیش از اعدام، بخشیدن قلبش به خواهر مقتول است؛ ولی از آنجا که اعدام او با تزریق نوعی ماده کشنده صورت خواهد گرفت، امکان اهدای عضو وجود ندارد.

"فرجام‌خواهی" که برای ششمین هفته در لیست کتاب‌های پرفروش روزنامه نیویورک تایمز قرار دارد، با یک درجه کاهش رتبه نسبت به هفته قبل در ردیف دوم جدول قرار گرفت. این کتاب به داستان متهم شدن شرکت تولیدکننده محصولات شیمیایی برای تخلیه غیر قانونی پساب‌های سمی می‌پردازد که البته شرکت مورد نظر، رای را نمی‌پذیرد و به دادگاه ایالتی تقاضای استیناف و فرجام‌خواهی می‌کند.

کتاب "مرا به یاد می آوری؟" نوشته "سوفیا کینسلا" نیز در جایگاه سوم این لیست قرار گرفت. این کتاب، داستان زنی در بیمارستان را نقل می کند که در یک سانحه رانندگی بیهوش می شود و طی این حادثه، حافظه خود را از دست می دهد. این زن سه سال از زندگی خود را بدون به خاطر آوردن کوچک‌ترین مساله ای از زندگی گذشته اش، طی می کند.

 این کتاب برای دومین بار در لیست کتاب‌های پرفروش هفته قرار می‌گیرد و هفته گذشته رتبه دوم جدول را داشت. در این فهرست، کتاب «هفتمین آسمان» به قلم جیمز پترسون و ماکسین پائتروبا یک درجه تنزل نسبت به هفته قبل، در رده چهارم قرار گرفت. این کتاب نیز موضوعی پلیسی دارد و ماجرای یک قتل را دنبال می کند و برای پنجمین بار در فهرست پرفروش‌ها قرار گرفته است.

"به خودت افتخار کن" اثر دانیل استیل، در رده پنجم جدول است. در این کتاب که برای دومین بار در لیست قرار می گیرد، مرد بازیگر 50 ساله‌ای در یک حادثه تروریستی به شدت مجروح می‌شود و مجبور است برای ادامه زندگی تلاش بی وقفه‌ای را آغاز کند. او سرانجام موفق می‌شود دوباره زندگی خود را بسازد. این کتاب هفته گذشته در ردیف ششم قرار داشت.

«زندگی تجملی» به قلم ریچارد پرایس نیز که در رده ششم جدول قرار دارد، به زندگی نویسنده‌ای می‌پردازد که به قتل دوستش متهم است.

«زندانی تولد» اثرجفری آرچر نیز در ردیف هفتم لیست قرار دارد. این کتاب به داستان مرد فقیری در لندن می پردازد که از کودکی مدرسه را رها می کند و برای کسب در آمد به دنبال شغل می گردد. پس از سالها با درگیر شدن در ماجرایی به قتل محکوم می شود. او نیز از زندان فرار می کند و برای انتقام گرفتن از کسانی که او را به مخمصه انداخته اند، تلاش می کند.

«غریبه‌ها در مرگ» نوشته جی.دی.راب در جایگاه هشتم این فهرست است. در این کتاب، کارآگاهی به نام "ایو والاس" به بررسی و تحقیق درباره  مرگ تکان‌دهنده یک تاجر می‌پردازد. این کتاب، در فهرست دو هفته پیش در ردیف چهارم جدول بود.

"دیوارهای اهریمنی مطرود" به قلم "کیم هریسون" در جایگاه نهم قرار دارد و به داستان ساحره ای می پردازد که در جست‌وجوی سخاوت و بخشندگی در جهان است و برای رسیدن به هدف خود، مجبور می‌شود وارد عالم اهریمن شود.

دیگر اینکه «هزاران خورشید درخشان" خالد حسینی که به دوستی دو زن در افغانستان با توجه به پیشینه جنگ 30 ساله در این کشور می‌پردازد همچنان در ردیف پرفروش‌هاست؛ البته این بار در رده دهم جدول. این کتاب تاکنون 42 بار در جدول پرفروش‌های هفته نیویورک تایمز قرار گرفته و در جدول دو هفته پیش نیز جایگاه دهم را داشت.

کتاب «قاتل بانو» نوشته لیزا اسکاتولین در جایگاه یازدهم جدول قرار گرفت. در این کتاب، رقیب دبیرستانی شخصیت اصلی کتاب به قتل می‌رسد و وکیل فیلادلفیایی پیش از همه به او مظنون می‌شود. این کتاب هفته گذشته در رده هفتم جدول بود.

این هفته کتاب «کلید دوما» آخرین نوشته استفان کینگ با 3 رده کاهش نسبت به هفته قبل، در جایگاه دوازدهم جدول قرار گرفت. کتاب استفان کینگ به داستان پیمانکاری اهل مینه‌سوتا می‌پردازد که برای مداوای زخمش راهی فلوریدا می شود، اما در این راه با نیرویی اسرارآمیز به دنیای هنر می‌پیوندد و به خلق آثار هنری رو می‌آورد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...