کتاب «اندیشه سیاسی محمدمهدی شمس‌الدین» اثر مجید مرادی به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ رسید.

اندیشه سیاسی محمدمهدی شمس‌الدین» اثر مجید مرادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، آیت‌الله محمدمهدی شمس‌الدین در باب نظام سیاسی، نظریه‌ای تأسیسی و گسسته از دیگر نظریات سیاسی در اندیشه اسلامی ارائه کرده و این نظریه مرکز توجه متفکران مسلمان(شیعه و سنی) قرار گرفته است. برخلاف غالب نظریه‌های دولت که میان شهروند مسلمان و غیر مسلمان تمایز قائل است، این نظریه حقوق کامل شهروندی را برای همه افراد تابع دولت در نظر می‌گیرد و به همین دلیل ظرفیت بالایی برای مردم سالاری دینی فراهم می‌آورد.

این نظریه نه عنصر مردم را نادیده می‌گیرد، نه عنصر دین را منزوی می‌کند، بلکه ولایت را از آن امت می‌داند و نوعی نظارت و اشراف تئوریک و نیز ولایت قضایی را برای فقیه محفوظ می‌شمارد تا ضمانتی برای حفظ درون مایه دینی نظام سیاسی دموکراتیک فراهم آورد.

اثر حاضر با اهدافی چون تبیین زندگی و زمانه حاکم بر اندیشه سیاسی شمس الدین، چیستی اندیشه سیاسی کلان وی، روش شناسی استنباط وی در مباحث نوپدید سیاسی و امکان ارائه نظریه‌های دولت متناسب با برخی جوامع مثل لبنان صورت گرفته است.

این کتاب در چهار فصل تألیف شده است؛ فصل اول با عنوان «زندگی و آثار علمی» به نگارش درآمده و در آن زندگی و زمانه و زندگی علمی و فعالیت‌های فکری و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و گزیده آثار (نظام الحکم و الاداره فی الاسلام، بین الجاهلیه و الاسلام و...) شرح داده شده است.

نویسنده در دومین فصل از این کتاب با عنوان «زمینه‌های ذهنی و عینی تحول اندیشه شمس الدین» به بررسی زمینه‌های عینی حیات فکری سیاسی شمس الدین (برزخ فضای سنتی و جنبش الحادی، فروپاشی خلافت عثمانی و شکل‌گیری جریان سکولار در جهان اسلام) پرداخته و زمینه‌های ذهنی (آشنایی با اندیشه نائینی، تنوع مذهبی و طایفه‌ای لبنان و بازیابی و بازخوانی عهدنامه مدینه) را مورد تأکید قرار داده است.

در فصل سوم با عنوان «منابع اندیشه سیاسی شمس الدین» اجتهاد در منابع شناخته شده و استنباط و واقعیت تبیین شده و مقاصد شریعت و کاستی‌های روش شناختی اجتهاد سنتی به رشته تحریر درآمده است.

«مسائل و مؤلفه‌های اندیشه سیاسی شمس الدین» عنوان چهارمین و آخرین فصل از کتاب حاضر است که در آن مفهوم و هدف سیاست و دلایل وجوب حکومت مورد بررسی قرار گرفته، مبانی فقهی و کلامی نظام سیاسی ولایت امت بر خویش و انعطاف احکام مربوط به امور غیر عبادی بیان شده و سیاست داخلی، مالی و خارجی مورد تأکید قرار گرفته است.

آیت الله محمدمهدى شمس‌الدين (۱۹۳۶- ۲۰۰۱م)، فقیه، نظریه پرداز سیاسی و رئیس سابق مجلس اعلای شیعیان لبنان بود.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...