کتاب «روش فهم انسجامی قرآن» به قلم حجت‌الاسلام و المسلمین سیدعباس حسینی قائم‌مقامی توسط انتشارات میراث اهل قلم منتشر شد.

درآمدی بر روش فهم انسجامی قرآن؛  سیدعباس حسینی قائم‌مقامی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایکنا، این کتاب مبتنی بر سیزده درس‌گفتار و یک ضمیمه است. در بخش معرفی نویسنده آمده است: «سیدعباس قائم مقامی فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق را در حوزه‌های علمیه تهران و قم زیر نظر استادان برجسته‌ای همچون آیات میرزا عبدالکریم حق‌شناس، سیدرضی شیرازی، حسن‌زاده آملی، سیدمحمد روحانی، وحید خراسانی، میرزا جواد تبریزی و میرزا هاشم آملی فراگرفت. از ایشان تاکنون بیش از ده جلد کتاب و ده‌ها رساله علمی در موضوعات مختلف در نشریات فارسی و آلمانی‌زبان منتشر شده است.»

مولف اثر در مقدمه کتاب که خلاصه‌ای برگرفته از چند گفتار و نوشتار مختلف است و تاحدی تصویر کلی از مبانی روش فهم انسجامی قرآن را به مخاطب ارائه می‌دهد چنین می‌آورد: «پیدایش هرمنوتیک و نظریه‌های تفسیری در مغرب زمین از ابتدا ناظر به تفسیر کتاب مقدس بوده است اما مشکل بزرگ در این میان آن است که این الگوها و نظریه‌های تفسیری حتی اگر در حوزه الهیات مسیحی توانسته باشند کارآمدی و اثربخشی خود را در تفسیر و تعدیل برخی برداشت‌ها و قرائت‌ها از متون مقدس نشان دهند، در حوزه اسلامی اما نمی‌توان دقیقا بر پایه همان الگوها و روش‌های تفسیری عمل نمود و آنها را مبنای تفسیر متون مقدس اسلامی قرار داد و همچنان انتظار داشت که از درون آن، قرائتی متفاوت و احیانا همساز با مفاهیم مدرن متولد شود و در عین حال بتواند مسلمانان و متدینان به اسلام را قانع کند که نتایج و دستاوردهای چنان تفسیری را به عنوان آموزه‌ای دینی و اصیل که سازگار با ایمان دینی آنان است بپذیرند.

گرچه مسلمانان به استناد صریح آیات قرآن جوهره همه ادیان را یکی دانسته و اصولا آموزه‌های پیامبران را مشترک می‌دانند اما بر این باورند آنچه که از متون مقدس مسیحی و یهودی به عنوان میراث پیامبران آنان بر جای مانده است و اکنون به عنوان متون مقدس شناخته می‌شوند صرفا دربرگیرنده بخش‌هایی از آموزه‌های آسمانی و مقدس آن پیامبران هستند که پس از گذر از فاهمه بشری و به دست افرادی از پیروان پسین آن پیامبران که حتی خود مستقیما آنان را درک نکرده بودند، نگارش و بازنویسی شده است. افرادی که گرچه از نور ایمان به آن پیامبران برخوردار بوده‌اند ولی هرگز فرستاده خدا نبوده و از جانب او ماموریتی برای ابلاغ پیامش نداشته‌اند و لذا این متون در شکل کنونی خود ماهیتا و اصالتا متونی بشری هستند که نمی‌توان آنها را مستقیم به مصدر و منبعی قدسی و الهی اسناد داد. در نتیجه بسا فهم و تفسیر آنها در چارچوب و تحت تاثیر الگوها و روش‌‌های هرمنوتیکال که در فهم و تفسیر سایر متون بشری به کار می‌روند امری قابل قبول بوده و اشکال و منع دینی را نتوان متوجه آن نمود.»

مولف در بخش دیگری از مقدمه درباره جایگاه روش فهم انسجامی قرآن در الهیات طبیعی سخن می‌گوید: «روش انسجامی فهم قرآن آنگاه که در چارچوب هندسه معرفتی الهیات طبیعی مورد توجه قرار گیرد بنیادهای منطقی و کارکردهای ویژه آن آشکارتر خواهد شد. رکن اصلی الهیات طبیعی سازگاری میان جهان تکوین و جهان تشریع بر اساس یگانگی آفریدگار جهان تکوین و پروردگار تدبیرگر جهان تشریع است. در همین‌جا اصل توحیدی انسجام رخ می‌نماید که در عین حال پارادایم اصلی این هندسه معرفتی نیز هست.

انسجام و سازگاری میان چندگانه‌ها به مثابه یک اصل توحیدی با ایجاد هم‌پوشانی و کشف منطق به هم‌پیوستگی پدیده‌های به ظاهر از هم گسیخته، امکان شناخت و دستیابی به یک کل منجسم و به هم پیوسته را فراهم می‌سازد».

در درس‌گفتار اول کتاب بحثی با عنوان «مقدس بودن فهم نخستین در میان مسیحیان و گروه‌هایی از مسلمانان» مطرح شده است. در این بخش می‌خوانیم: «در فهم متن مقدس، بین ما و مسیحیان تفاوتی وجود دارد. مسیحیان مطلب عجیب و در عین حال مهمی می‌گویند و آن اینکه فهم نخستین همان فهم اولیه مخاطبان اولیه، فهم مقدس است یعنی کسانی که اولین‌بار مخاطب جناب عیسی بوده و سخنان آن حضرت را تلقی کرده‌اند هرچه از شنیده‌هایشان فهمیده باشند مقدس است.

معنای سخن مسیحیان این است که خداوند آن مخاطبان اولیه را از خطا در فهم مصون داشته است تا آنها سخنان عیسی را درست نقل کنند و به دست ما برسانند. بر این اساس، عصمت فقط برای پیامبران نیست، بلکه برای مخاطبان اصلی هم هست. البته بعدها در قرون وسطی آن عصمت را به کل کلیسا و رهبرانش هم تعمیم دادند و گفتند تمام تفسیرهای آنها هم مقدس است. در میان یهودیان هم به نوعی همین اتفاق افتاد لذا تلمود کتاب مقدس است در حالی که تفسیر شفاهی تورات است. این موضوع یعنی خلط بین منابع دست اولی با منابع دست دومی آسیب‌هایی جدی به همراه داشته تا آنجا که می‌توان گفت منشا بسیاری از انحراف‌های رخ داده در ادیان است.

اهل سنت هم عمدتا به فهم نخستین تقدس می‌دهند و لذا صحابی را معصوم می‌دانند. بر این اساس هر روایتی که از هر یک از صحابه نقل شده باشد ولو اینکه به پیامبر(ص) هم ارجاع نداشته باشد، در حکم حدیث مرفوع می‌دانند، آن هم نه حدیث مرفوع به تعریفی که ما در علم درایه شیعی داریم بلکه با مفهوم خاص که تقریبا چیزی هم‌پای حدیث صحیح است. بنابراین فهم مقدس در ادیان مختلف و حتی در میان اهل سنت وجود دارد.»

کتاب «درآمدی بر روش فهم انسجامی قرآن؛ بازخوانش نسبت کتاب و سنت» در ۲۷۲ صفحه توسط انتشارات میراث اهل قلم با قیمت ۹۰ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

مایی شد.

خرید کتاب روش فهم انسجامی قرآن قائم مقامی

درآمدی بر روش فهم انسجامی قرآن | سیدعباس قائم مقامی | 272 صفحه
برای خرید اینجا کلیک کنید و یا تماس بگیرید با 33355577 و یا تلگرام 09370770303

................ هر روز با کتاب ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...