سیدمهدی شجاعی؛ طی نامهای سرگشاده خطاب به محمود احمدینژاد، به نوع رفتارها و مواجههی وی با مسائل و افراد کشور انتقاد کرد.
به گزارش کتاب نیوز؛ متن کامل نامهی شجاعی چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیس جمهور!
سلام! سلامی سرشار از تالم و تاثر و ابهام و استفهام.
رفتار و گفتار شما در روزهای اخیر به خصوص در جلسهی مناظره با آقای میرحسین موسوی، بنده را عمیقا دچار تعجب و تاثر کرد آنچنان که احساس وظیفه کردم چند نکته را به عرضتان برسانم :
1. این قلم نه وامدار دولتهای پیشین است و نه مدافعشان. و چون وامدار دولت شما هم نیست، میتواند در کمال صراحت و آزادگی با شما سخن بگوید. بنده نه تنها بروز تخلفات عدیده در دولتهای گذشته را انکار نمیکنم که خود نسبت به آنها انتقادات فراوانی - در زمان اقتدارشان! - داشتهام. که گواه آن بعد از خدا و مردم و غیر از وجوه شفاهی و حضوری، مکتوباتی است که در قالب کتاب و مطبوعه به جا مانده است ( و کاش شما هم گوشهای از این انتقادات را در زمان اقتدار دیگران بیان میفرمودید. برای تصحیح مسیر و سبک سازی بار مردم نه سنگین ساختن کفه آراءتان در انتخابات در حالی که از آن دورهها جز تائید و تعریف و تمجید چیز دیگری از شما بر جا نمانده است. )
2. نگرانی و دغدغهی من که باعث و بانی نگارش این نامه شده است، مخدوش شدن اصول و ارزشهایی است که حفظشان در تمام این سالها، دغدغهی همه ما بوده است.
دغدغهی من، کودکان و نوجوانان و جوانانی هستند که اخلاق و روش و منش ما را سرمشق رفتار و گفتار خود قرار می دهند و از عملکرد مخلصانه و صادقانه، درس اخلاق و صداقت میگیرند و از غیر آن درس غیر آن.
نگرانی من پدید آمدن این تعریف یا تلقی در ذهن مردم و بخصوص جوانترهاست که برای بدست آوردن مقام و قدرت و موقعیت یا حفظ آن - گیرم به قصد خدمت - توسل به هر شیوه ای مجاز است، حتی ارتکاب کبائری مثل دروغ و تهمت و هتک حرمت و حیثیت.
هیچ فکرکرده ایم که ترویج این تعریف یا توجیه این تلقی، چه نیازهایی از ارزش و اخلاق و معنویت را متزلزل خواهد ساخت؟ و چه سنتهای سیئهای را بنیان خواهد گذاشت!؟
هیچ فکر کردهایم که وقتی این تلقی نسبت به بالاترین سطح اجرایی پدید بیاید امواج آن در سطوح بعدی چه وسعتی خواهد یافت و چه تاثیرات مخربی بر جا خواهد گذاشت!؟ و اصلا نیازی به صبر کردن برای آینده نیست. همین حالا ظهور این امواج و گسترش آن و تخریب ناشی از آن به روشنی قابل رویت است.
حتما ملاحظه میفرمائید که حامیان و طرفدارن شما چه تهمتهای ناروا و تعابیر زشت و ناپسندی را به مخالفین خود نسبت میدهند. الفاظ و عباراتی که مولایمان امیر المومنین علیه السلام به کار بردنشان را حتی در مورد دشمنان اسلام نهی میفرمودند، به راحتی در مورد بندگان مومن، نجیب و صالح خدا به کار برده میشوند. آبروی افراد مومن که در فرهنگ و معارف دینی ما، بیش از خون و جانشان حرمت و قداست دارد، به راحتی ملعبهی دست کسانی شده که خود را در خیمهگاه اسلام و تشیع، متولی میشمارند.
من معتقدم که هیچکس را به گناه حامیانش نباید گرفت و تخلفات حمایتگران یک فرد را نباید اسباب تخطئه آن فرد قرار داد. همان اتفاقی که متاسفانه در مناظرهی شما با آقای مهندس موسوی افتاد. ولی حداقل توقع و انتظار، این است که شما مخالفتتان را با رفتار و گفتاری از این دست، اعلان کنید. همان کاری که در مورد سوءاستفاده از بیت المال و بودجههای دولتی برای تبلیغ در انتخابات کردید و بر همگان معلوم ساختید که مهر تائیدتان را پای این تخلفات آشکار نمیگذارید و عدهای هم به هر حال مخالفت یا عدم تائید شما را باور کردند.
3. ریاست جمهوری درنظام جمهوری اسلامی ایران، صرفا یک جایگاه یا موقعیت سیاسی و محصول برد و باخت در بازی حزبی و جناحی نیست.
این جایگاه در حقیقت، تجلیگاه اصول و آرمانها و ارزشهای مردم مومن و نجیب و متدین ماست. این منصب و محراب، نماد مقدسی است که باید همهی فضائل اخلاقی و ارزشهای معنوی و صفات عالیه انسانی و کمالات مردم ما را به نمایش بگذارد. به نظر شما اینگونه برخوردها و رفتارها میتواند منش و شخصیت و فضائل اخلاقی مردم ما را نمایندگی کند؟!
4. اگر رفتار و عملکرد دولت شما طی چهار سال گذشته حقیقت و حقانیت مطلق بود و دیگران باطل محض، باز این شیوههای برخورد، پسندیده نبود. در حالی که نه شما چنین ادعایی دارید و نه هیچکس جز مقام معصوم میتواند چنین جایگاهی داشته باشد. مضاف بر این که مشکلات و کاستیها و تخلفات این چهارسالهی اخیر هم کم نبوده است. بخصوص در فرهنگ و هنر که من نسبت به آن اشراف نسبی داشتهام، عملکرد این دوره را به هیچ وجه قابل دفاع نمیبینم. این که شما هم اکنون از اهالی ریشهدار خطهی فرهنگ و هنر کمتر کسی را در اطراف اردوگاه خود میبینید، دلیلش گرایشات جناحی و سیاسی نیست. دلیلش بها ندادن به مقولهی فرهنگ و هنر است و سپردن کارهای بزرگ این عرصه به افراد کوچک.
و از سوی دیگر، این که علیرغم تعطیلی نسبی فرهنگ و هنر درسالهای اخیر و همزمان، ارائهی آمارهای موهوم و گزارشهای بیمبنا، شاهد سکوت نویسندگان و هنرمندان و دلسوز و اهل درد بودید، دلیلش صرفا حرمتی است که اهالی فرهنگ و ادب و هنر برای رای دهندگان چهارسال پیش، و تنفیذکنندهی این رای به ریاست محترم جمهور قائل بودهاند، حرمتی که توقع میرفت از سوی شما نیز نسبت به گذشتگان پاسداری شود.
5. این هجمهی بی مهابا و همه جانبه به تمامی بیست و شش سال گذشته، مفاهیمی را همراه خود میآورد و مضامینی را در ذات خود میپرورد که هیچ راه گریزی از تبعات طبیعی و توالی منفیاش باقی نمیگذارد.
وقتی که ما محصول رای و نظر دهها میلیون انسان شریف و آگاه در دورههای پیشین رای گیری و انتخابات ریاست جمهوری را تخطئه کنیم و مردم را تلویحا به بلاهت و نادانی متهم سازیم، چگونه میتوانیم آنان را مجدد به پای صندوقهای رای دعوت کنیم!؟ وقتی که ما احکام و تائیدات و تنفیذات امام راحل و مقام معظم رهبری را تلویحا زیر سوال ببریم، و در باورهای محکم مردم نسبت به سکانداران کشتی کشور و نظام و انقلاب، رخنه ایجاد کنیم، در طوفانهای پیش رو لنگر مطمئنی را برای مردم باقی میگذاریم !؟
اگر نتیجهی این تخریبها و هتک حرمتها، نیل به آرا ء بیشتر بود، میگفتم: به چه قیمتی!؟
اگر نتیجهاش جایگزینی یکی به جای همه بود، سوال میکردم: به چه حجتی!؟
ولی میدانیم و میدانید که چنین نیست. شان و جایگاهی که مردم ما برای اخلاق و نجابت و مظلومیت قائلند همهی قواعد و مناسبات دیگر را تحت الشعاع قرار میدهد. این شاخصهای معنوی و معیارهای اخلاقی را نباید از مردم گرفت.
فراموش نکنیم که همین شاخصهی مردم یا همین تلقی مردم از شما، در دورهی قبل باعث پیروزی شما در انتخابات شد.
در پایان آرزو میکنم این عرایضی که از سر اخلاص و دردمندی تقدیم محضرتان شد، به گوش اخلاص شنیده شود و التهابات و کشمکشهای سیاسی و جناحی بر آن سایه نیندازد.
خداوند همهی ما را به وظایفمان آشنا و در انجامشان موفق گرداند.
با احترام
سید مهدی شجاعی