«چشم روز» حاصل گفتگوهای چند ساله حامد زارع با رسول جعفریان، استاد دانشگاه تهران در 365 صفحه منتشر شد.

چشم روز» حاصل گفتگوهای چند ساله حامد زارع با رسول جعفریان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ در این کتاب علاوه بر زندگی و تجربیات شخصی جعفریان که تا کنون درباره آن صحبتی نشده مباحث مطالب متنوعی با محوریت کتاب، دانشگاه، تاریخ، علم و تمدن منتشر شده است.

زارع در بخشی از مقدمه خود بر «چشم روز» می‌نویسد: «رسول جعفریان به عنوان یک مورخ در دهه شصت و هفتاد خورشیدی بنا بر سابقه‌ای که در آن بالیده بود و بر اساس سنت فکری رایج در دهه‌های پیش از آن، از وضعیت کنونی تمدنی ما در برابر هر نوع انتقادی دفاع می‌کرد، اما در دهه هشتاد و نود و با تمرکزی که بر روی بحث علم و مفهوم آن پیدا کرد، افکارش دچار دگردیسی شد و به عنوان یک محقق تاریخ اندیشه، آسیب‌شناسی مفهوم علم در تمدن اسلامی و همچنین وضعیت علم در دوران معاصر را در دستور کار خود قرار داد.»

این روزنامه‌نگار اندیشه در ادامه با اشاره به چگونگی ایجاد جرقه این دگردیسی فکری که قریب پانزده سال پیش و با تدریس یک درس دو واحدی با عنوان «فرهنگ و تمدن اسلامی» در گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در ذهن جعفریان زده شد می‌نویسد: «جعفریان در پانزده سال اخیر با تمسک به چهره‌های کاملا علمی در تمدن اسلامی نظیر ابن‌خلدون و ابوریحان بیرونی، بخش زیادی از مطالبی را که تحت عنوان شبه‌علم قابل نام‌گذاری است در عرصه‌هایی نظیر نجوم، علوم غریبه و طب اسلامی به طور جدی به چالش کشیده است. رسول جعفریان امروزه با این دریافت از وضع تحقیقات علمی کشور که در آن آثار مستقل درباره سرگذشت علم در تمدن اسلامی به ندرت یافت می‌شود، اهتمام خود را مصروف بررسی انتقادی مفهوم علم در تمدن اسلامی و همچنین وضعیت علم در ایران معاصر کرده است. کاری که از آن می‌توان به نقد میراث فکری نیز یاد کرد.»

کتاب «چشم روز» گفتگوی حامد زارع با رسول جعفریان در پنج فصل شامل فصل نخست: زندگینامه (کودکی در خوراسگان ، تحصیلات حوزوی در اصفهان ،حضور در حوزه علمیه قم، مؤسسه در راه حق، استاد سید جعفر مرتضی، تأسیس کتاب‌خانه تاریخ، کامپیوتر، اینترنت و تلوزیون، سابقه و تجربه معلمی، دانشگاه و پژوهش‌ها، استادان و دوستان، ایرج افشار یزدی، شهید مطهری و صدر، احوالات شخصی، حاصل عمر)؛ فصل دوم: نقدنامه (آسیب‌شناسی تمدن اسلامی، نقادی جریان علم در ایران، اسلامی‌سازی علوم انسانی، نگاهی انتقادی به دانشگاه، آینده‌شناسی کتاب و کتاب‌خانه، دیجیتال‌سازی علوم انسانی)؛ فصل سوم: کارنامه (تاریخ و اندیشه صفوی و ادبیات پژوهشی حج) و فصل چهارم: تاریخ‌نامه (حوزه‌های علمیه تشیع و فرقه‌گرایی و سلفی‌گرایی) منتشر شده است.

کتاب «چشم روز» نسخه کاغذی ندارد و به صورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. فایل پی دی اف کتاب در وب‌سایت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در دسترس قرار گرفته است. شایان ذکر است که حامد زارع پیش از این گفتگوهایی با سید حسین نصر، رضا داوری اردکانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، غلامرضا اعوانی و مصطفی محقق داماد انجام داده بود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...