کتاب ««پاریس زیرزمینی» [Paris-underground] خاطرات اِتا شایبر [Etta Shiber] درباره نهضت مقاومت زیرزمینی مردم فرانسه علیه آلمان نازی، توسط نشر چشمه منتشر شد.

پاریس زیرزمینی [Paris-underground] خاطرات اِتا شایبر [Etta Shiber

به گزارش مهر، این کتاب خاطرات یک زن امریکایی از پاریس در دوره اشغال در جنگ جهانی دوم ۱۹۴۳ است که به‌تازگی با ترجمه شهلا طهماسبی راهی بازار نشر شده است.

با اشغال کشورهای مختلف اروپا مانند هلند یا فرانسه، نهضت‌های مقاومت زیرزمینی در این کشورها علیه نازی‌ها شکل گرفت که مبارزات چریکی و سازمان‌دهی‌شده علیه آلمان‌ها را به‌عهده داشتند.

اتا شایبر نویسنده این کتاب هنگام اشغال پاریس توسط آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، ۶۲ سال داشت و در سال ۱۹۴۸ درگذشت. خاطرات این زن در سال ۱۹۴۵ باعث اقتباس و ساخت فیلم سینمایی «پاریس زیرزمینی» شد. این کتاب در سال‌های ۱۹۸۸ و ۲۰۰۷ دوباره چاپ شد.

اتفاقات ذکرشده در این کتاب، مستند و واقعی‌اند اما نام بسیاری از افراد حاضر در حوادث، به‌دلایل امنیتی تغییر کرده است؛ همچنین برخی از جزئیات. همچنین نقش برخی شخصیت‌ها برای جلوگیری از اقدامات مقامات آلمانی علیه آن‌ها جابه‌جا شده است.

عناوین بخش‌های مختلف خاطرات این کتاب به ترتیب عبارت‌اند از:

فرار از اروپا، گریز از پاریس، خلبان انگلیسی، زیر ضربات بی‌امان، «آن‌ها این‌جا هستند»، نقشه فرار، ویلیام فرار می‌کند، سفر به دولنز، ده‌هزار مرد انگلیسی، حمله گشتاپو، «ستوان بِرکه کجاست؟»، شب پاریس، زخم، دوستان یا دشمنان؟، ملاقات با پدر کریستیان، حکم مرگ، یک دوست قدیمی، بازبینی گشتاپو، عقد در آسمان، دو حادثه وحشت‌آور، دستگیری، زندان، اولین روز زندان، خبرچین، آزادی، کیتی کجاست؟، سفر با پلیس مخفی، دوباره زندان، کیتی، محاکمه، کاپیتان وِبِر، مجازات، قیمت‌گذاری آزادی، میشلَن، هم‌سلولی جدید، لوییز معمایی را حل می‌کند، زندان جدید، زندان تروا، پَرل هاربر: گزارش متحدین، زندانی جدید، بهار، آزادی مشروط، پدر کریستیان، آخرین روزها در پاریس.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

در کمال تعجب، دکتر هاگر جواب داد «بله، حرف زد. من از نتیجه بسیار راضی‌ام. جالب‌ترین قسمت چیزی نبود که گفت، چیزی بود که سعی کرد انکارش کنه.»
با ترس و بلاهت به او نگاه کردم. آیا او را دست‌کم گرفته بودم؟ به‌جای این‌که من به او رودست بزنم، او به من رودست زده بود؟ با خودم گفتم البته این حرف را زده تا مرا گیج و دستپاچه کند، چون با این‌که به زبان آلمانی حرف می‌زد، در طول بازرسی فهمیده بود که این زبان را می‌فهمم.
بعد فکر دیگری به مغزم خطور کرد که همه چیزهای دیگر را از آن بیرون راند. در مقابل من طوری حرف می‌زد که انگار برایش اهمیت نداشت حرف‌هایش را بشنوم. یعنی از این‌که درباره روشش با کسی حرف بزند وحشت نداشت؟ و این یعنی آن‌که من هرگز آزاد نمی‌شدم؟
کاپیتان به ساعت نگاه کرد و من هم به‌طور خودکار نگاه او را تعقیب کردم. ده دقیقه از دوازده گذشته بود. کلاهش را سرش گذاشت و بیرون رفت. من ماندم و دکتر هاگر که داشت کاغذهایش را در کیفش می‌گذاشت. معلوم بود که او هم می‌خواست برود.
ده دقیقه از دوازده گذشته بود. پدر کریستیان باید رسیده باشد، اما اتفاقی رخ نداده بود. شاید با همه این حرف‌ها زنِ سرایدار توانسته بود قضیه را به او بفهماند. دوباره شجاعتم را به دست آوردم.
تلفن زنگ زد. دکتر هاگر گوشی را برداشت، جواب داد، لحظه‌ای گوش داد، بعد سرش را بلند کرد. پیروزمندانه به من چشم دوخت و سرش را به طرز معنی‌داری تکان داد و سرانجام گفت «فورا بیاریدش این‌جا، نه، نه. شما نباید از اون‌جا تکون بخورید! شاید کسای دیگه‌ای هم بیان. یه نفر رو می‌فرستم اون‌جا…» سرش را بلند کرد و دوباره خیره به من نگاه کرد و بعد صحبتش را تمام کرد. «سراغ کشیش.»
سعی کردم عکس‌العملی نشان ندهم. به نظرم موفق شدم. خودم را برای چیزی که او غیرمنظره می‌انگاشتش آماده کرده بودم، چون انتظار پدر کریستیان را داشتم و تصمیم گرفته بودم که اگر وارد تله شد چه‌طور رفتار کنم.

این کتاب با ۴۰۹ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۵۴ هزار تومان منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...