کتاب «فلسفه برای همه» [Philosophy for everyone] با ترجمه مریم تقدیسی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

فلسفه برای همه [Philosophy for everyone]  مریم تقدیسی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۷ توسط انتشارات راتلج به چاپ رسیده است.

انگیزه اولیه نوشتن این‌کتاب، دوره‌ای آنلاین و آزاد و فراگیری بوده که مرکز تحقیقاتی ایدون دانشگاه ادینبورگ برگزار کرده و آن را در پلتفرم کورسرا در سال ۲۰۱۳ تحت عنوان «مقدمه‌ای بر فلسفه» منتشر کرد. نویسندگان این‌کتاب از مخاطبان خود می‌پرسند آیا تا به حال فکر کرده‌اند شناخت چیست؟ یا آیا واقعا به چیزی شناخت دارند یا خیر؟ عینی‌ یا ذهنی‌بودن اخلاقیات را چه‌طور می‌یابند و آیا تا به حال فکر کرده‌اند چه‌چیزی باعث ایجاد تفاوت بین موجودات دارای ذهن و موجودات فاقد ذهن می‌شود؟ هدف از نوشتن و گردآوری مطالب این‌کتاب، آشنایی با شیوه تفکر فلاسفه درباره سوال‌هایی است که برخی از آن‌ها مطرح شدند.

متیو کریسمن و دانکن پریچارد که مقدمه این‌کتاب را سال ۲۰۱۶ نوشته‌اند، اظهار امیدواری کرده‌اند این‌کتاب همان‌طور که از نامش برمی‌آید، در زمینه استفاده و کاربرد فلسفه برای همه، قابل استفاده باشد. در پایان هر فصل از این‌کتاب، خلاصه‌ای کوتاه، سوالات قابل بررسی و فهرستی از کتاب‌های مرتبط و منابع اینترنتی معرفی شده‌اند.

این‌کتاب ۹ فصل اصلی دارد که عناوین‌ و نویسندگانشان به‌ترتیب عبارت‌اند از:

«فلسفه چیست؟» نوشته دِیو وارد، «اخلاقیات: عینی، نسبی یا احساسی؟» به قلم متیو کریسمن، «آیا باید ملتزم به اطاعت از قانون باشیم؟» نوشته گای فلچر، «شناخت چیست؟ آیا ما از آن برخورداریم؟» از دانکن پریچارد، «آیا باید آنچه را می‌شنوید باور کنید؟» به قلم متیو کریسمن، دانکن پریچارد و اَلِسدر ریچموند، «ذهن داشتن یعنی چه؟» اثر جِین سوئلن لاوِل، «آیا ما دارای اختیار هستیم؟ (و آیا این موضوع اهمیتی دارد؟)» نوشته الینور مِیسون، «آیا نظریات علمی واقعیت دارند؟» از مایکلا ماسیمی و «آیا سفر در زمان امکان‌پذیر است؟» نوشته السدر ریچموند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

هیوم معتقد بود شهادت معمولا بار مستدل مهم و در عین حال خطاپذیری با خود به همراه دارد، که این امر از نظر اهداف ما در این‌جا حایز اهمیت است. ما همچنین باید در ارزیابی وجاهت شهادت امکان این را دیگران در مورد آن واقعه شهادت دهند در نظر بگیریم. دیدگاه هیوم درباره شهادت ربط وثیقی به دیدگاه او درباره دین و فلسفه کلی‌تر او دارد. هیوم در فصل جنجال‌برانگیز دهم کتاب تحقیق در فاهمه انسانی، تحت عنوان «درباره معجزات»، به این موضوع می‌پردازد که آیا ما به حکم عقل می‌توانیم بر مبنای شهادت دادن افراد در مورد معجزات قانع شویم و وجودشان را بپذیریم.

هیوم فرض را بر این قرار داده است که معمولا شواهد حاصل از شهادت دادن مردم نیرویی متقاعدکننده و طبیعتا قاطع دارد _ به این معنا که شهادت طبیعتا بر پایه برهانی عملا کافی نسبت به آنچه در مورد آن شهادت داده شده استوار است. ما طوری ساخته شده‌ایم که مایلیم حقایق حاصل از شهادت را بپذیریم مگر این‌که دلیلی موجه برای تردید داشته باشیم. به‌طور معمول شهادت دیگران برای ما وجاهتی استنادی و قانع‌کننده دارد _ اگر نمی‌توانستیم به مدعاهای دیگران اعتماد کنیم و بایست خودمان بر همه‌چیز صحه می‌گذاردیم، زندگی انسان به سرعت به امری ناممکن تبدیل می‌شد.

این‌کتاب با ۲۶۰ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...