مراسم جوایز تلویزیونی بفتا شب گذشته در حالی برگزار شد که سریال درام «‌کشتن ایو»‌ برنده بزرگ این دوره از جوایز بود.

به گزارش ایسنا و به نقل از گاردین، سریال درام «‌کشتن ایو» در سه شاخه بهترین سریال درام، بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر زن نقش مکمل جوایز تلویزیونی «بفتا» که معادل بریتانیایی جوایز «امی» است، به عنوان برگزیده انتخاب شد.

فهرست برندگان جوایز بفتا در بخش تلویزیون به شرح زیر است:

سریال درام: کشتن ایو (Killing Eve)

بازیگر نقش اصلی زن: جودی کامر (کشتن ایو)

بازیگر نقش اصلی مرد: بندیک کامبربچ (پاتریک ملروز.  Patrick Melrose)

نقش مکمل زن: فیونا شاو (کشتن ایو)

نقش مکمل مرد: بن ویشاو (رسوایی بزرگ انگلیسی . A Very English Scandal)

سریال‌های بین‌المللی: وراثت  (
succession)

مینی سریال: پاتریک ملروز (Patrick Melrose)

جوایز سالانه «بفتا» از ۱۹۴۷ راه‌اندازی شد، در سال ۱۹۵۸ با انجمن تهیه‌کنندگان و کارگردانان تلویزیونی ادغام شد تا انجمن سینما و تلویزیون بریتانیا را تشکیل دهد و سرانجام در سال ۱۹۷۶ به آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی بریتانیا تغییر نام داد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...