کتاب «رسوایی قرن و دیگر نوشته‌های مطبوعاتی» نوشته گابریل گارسیا مارکز با ترجمه علی شاکر به‌تازگی توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب  شامل ۴۲ نوشته‌ مطبوعاتی مارکز است که بین سال‌های دهه‌ی ۵۰ تا ۸۰ میلادی در نشریات مختلف به چاپ رسانده است. از دل این یادداشت‌ها و گاهی تک‌نگاری‌ها می‌توان پشت صحنه‌ رمان‌های مشهور او را تماشا کرد. این‌که کدام اتفاق و دغدغه‌ روزمره زمینه‌ساز خلق «صد سال تنهایی»، «پاییز پدرسالار» و... شده است.

یادداشت‌های مطبوعاتی مارکز دست و دل او را برای خلق شاهکارهایش گرم می‌کرده‌اند. با این حال، خود آن‌ها هیچ کم از داستان‌های درخشانش ندارند و به خوبی گواهی می‌دهند که چرا مارکز یکی از غول‌های جاودان ادبیات دنیاست و چرا همای نوبل ادبیات بر شانه‌هایش نشسته است.

مارکز درباره کتاب «رسوایی قرن» گفته است: «نه دلم می‌خواهد مرا با صدسال تنهایی به یاد بیاورند، نه با جایزه‌ی نوبل. دوست دارم با نوشته‌های مطبوعاتی‌ام از من یاد کنند.» او همچنین در جای دیگری گفته است: «من اساساً یک روزنامه‌نگارم. سراسر زندگی‌ام هم روزنامه‌نگار بوده‌ام. آثارم، کتاب‌های یک روزنامه‌نگار است. حتی اگر در آنها به‌وضوح این موضوع دیده نشود.»

برای ترجمه فارسی علی شاکر بر «رسوایی قرن» محمدمهدی فرقانی استاد روزنامه‌نگاری مقدمه نوشته است.

این‌کتاب با ۲۸۰ صفحه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...