کتاب «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» [Paris to the moon] نوشته آدام گاپنیک [Adam Gopnikبا ترجمه کیوان سررشته از سوی انتشارات اطراف منتشر و روانه بازار نشر شد.

دیدار اتفاقی با دوست خیالی [Paris to the moon]  آدام گاپنیک [Adam Gopnik]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  تسنیم،‌ آدام گاپنیک، جستارنویس آمریکایی است که در آثارش سراغ قالب‌ها و ژانرهای مختلف می‌رود، از نقد هنری تا رمان کودک و خاطره‌پردازی. اما به گفته منتقدان جستارهایی که برای نیویورکر نوشته و بعضی از آن‌ها را در قالب کتاب هم منتشر کرده بهترین آثارش هستند. جستارهایی که گاپنیک در آن‌ها با نگاه کنجکاو و تیزبینش همه‌چیز و همه‌جا را می‌کاود و خواننده‌ را هم ماهرانه با خود همراه می‌کند. کتاب دیدار اتفاقی با دوست خیالی مجموعه‌‌ای از همین جستار‌‌هاست.

کتاب دیدار اتفاقی با دوست خیالی مجموعه‌ای ا‌ست از 9 جستار، گاپنیک که نخستین بار در نیویورکر یا در یکی از سه کتاب «از پاریس به ماه»، «از دریچه بچه‌ها» و «اول، میزِ غذا» منتشر شده‌اند و گرچه دامنه موضوعی وسیعی دارند، از اینترنت و عصر اطلاعات و روان‌کاوی گرفته تا پیاده‌روی، ارتباط تاریخ و جغرافیا، ذائقه‌ و سلیقه غذایی و فرهنگی، زیبایی‌های فوتبال و تجربه یادگیری رانندگی در میان‌سالی.

بن‌مایه همه‌ آن‌ها حال‌وهوای زندگی مدرن و خوشی‌ها و ناخوشی‌های همراه آن است؛ بن‌مایه‌ای که مثل نخ تسبیح همه‌ این جستارها را به هم وصل می‌کند.

گاپنیک در این جستارها به حوزه‌های گوناگون سرک می‌کشد و هر چیزی را بهانه می‌کند تا خواننده را به گشت‌وگذاری فکری ببرد. گشت‌وگذاری که اغلب چهارچوب‌های قالبی و مضمونی را نادیده می‌گیرد و به مرزبندی‌های معمول و متداول تن نمی‌دهد. جستارهای گاپنیک گاهی به نقد ادبی شبیه می‌شوند و گاهی به خاطره‌پردازی و خودزندگی‌نامه؛ گاهی سراغ جغرافیای سیاسی و مطالعات فرهنگی می‌روند، گاهی به روان‌شناسی و روان‌کاوی فرویدی ناخنک می‌زنند و گاهی هم از عصر اطلاعات و اینترنت و واهمه‌های امروزیِ همراهش می‌گویند. اما این جستارها، با همه‌ی تنوع و وسعتِ موضوعی‌شان، عموماً در یک مضمون اشتراک دارند: پرداختن به دغدغه‌ها، ترس‌ها و اضطراب‌های برآمده از زندگی شهری مدرن.

آدام گاپنیک که سال‌ها در نیویورک و مدتی هم در پاریس زندگی کرده در خیلی از جستارهایش از تجربه‌ی زندگیِ شهری و پیامدها و دلالت‌های ضمنی این تجربه برای انسان امروزی می‌گوید پیامدها و دلالت‌هایی که حتی اگر در شهری بزرگ و شلوغ و پرهیاهو زندگی نکنیم، برای ما غریبه و فهم‌ناپذیر نیستند چون همه، دست‌کم گاهی، سرشلوغی و هیاهوی شهری و غوغای شبکه‌های اجتماعی و پریشانی و اضطراب‌ِ روزگارمان را تجربه کرده‌ایم.

گاپنیک در این جستارها همین تجربه‌های آشنا، روزمره‌ و گاهی پیش‌پاافتاده‌ از زندگی معاصر انسان شهری را دست‌مایه‌ پرداختن به مفاهیم و مضامین کلی‌تر، اساسی‌تر و جهانی‌تر می‌کند‌، مثلا بوقلمونی که در پاریس سفارش داده و اعتصاب سراسری رسیدنش را به تأخیر انداخته بهانه‌ای می‌شود برای حرف زدن از جهانی‌شدن و لیبرالیسم. دوست خیالی‌ دختر سه‌ساله‌اش فرصتی می‌سازد برای جست‌وجوی پاسخ این سؤال که ما آدم‌های امروزی چرا این‌قدر سرمان شلوغ است و چرا به هیچ کارمان نمی‌رسیم.

نشر اطراف این کتاب را در 208 صفحه به قیمت 32 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...