کتاب «برده سور» نوشته کیانوش گلزار راغب شامل خاطراتی از ماه‌ها اسارت و ماجرای فرار از دست کومله‌ها توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.

برده‌سور کیانوش گلزار راغب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب، جدیدترین اثر این نویسنده است که بعد از «شنام» و «عصرهای کریسکان» به عنوان آخرین کتاب این سه گانه، به کتابفروشی‌ها رسیده است.

این کتاب هم در ادامه فضای دو اثر قبلی او روایت داستانی را از بخشی از جنایات کومله در کردستان ارائه می‌دهد.

راوی اصلی این کتاب «یدالله خداداد مطلق» و یکی از هم زندانی‌های این نویسنده است؛ خداداد مطلق که از معلمان کردستان است، در مهرماه ۵۹ توسط گروهک ضد انقلاب کومله اسیر می‌شود و این کتاب ۳۰ ماه دوران اسارت او را شرح می‌دهد.

این کتاب تنها بازمانده از یک جمع هشت نفری است که در همان زمان گرفتار کومله‌ها شده بودند.

راغب درباره کتاب «برده‌سور» می‌گوید: «چهل سال من این خاطرات را مدام در ذهن خود مرور می‌کردم و به دنبال فرصتی بودم که این خاطرات به فراموشی سپرده نشوند و لطف خدا شامل حال من شد که توانستم آنها را به رشته تقریر درآورم. این کتاب در واقع روایتگر داستان آن هشت نفر بعلاوه ۱۲ نفر دیگر در حاشیه این ماجراهاست که نام همه آنها و سختی‌هایی که متحمل شده‌اند، در کتاب آمده است.»

نام این کتاب برگرفته از منطقه «برده‌سور» در شمال غرب سردشت و نزدیک مرز عراق است که اوایل انقلاب محل استقرار نیروهای ضدانقلاب بوده است؛ «برده‌سور» در هشت فصل این رخدادها را در قالب داستانی روایت کرده و چاپ اول آن در ۱۲۵۰ نسخه عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...