کتاب «خیره به هیچ کجا» اثر مصطفی عظیمی‌فر برپیشخان کتابفروشی‌ها نشست.



مصطفی عظیمی‌فر در گفت‌وگو با ایبنا گفت: کتاب «خیره به هیچ کجا» توسط انتشارات سیب کال در ۱۰۰ صفحه به چاپ رسیده است.

عظیمی‌فر با تاکید براینکه کتاب خیره به هیچ کجا تلاشی برای نگاهی دوباره به زندگی روزمره است، افزود: این کتاب تلاش می‌کند تا در زندگی روزمره همان لحظه‌هایی که معمولاً ساده و تکراری به نظر می‌رسند و گاهی انسان بی‌اعتنا از کنارشان عبور می‌کند را بی‌آنکه به معناهای نهفته در دل آن‌ها توجهی نشان دهد، به مخاطب یادآوری کند.

نویسنده اندیمشکی با توضیح اینکه در کتاب «خیره به هیچ کجا» کوشیدم یک شبانه‌روز عادی از زندگی خود را روایت کنم، تصریح کرد: در شبانه‌روزی که در ظاهر هیچ اتفاق خارق‌العاده‌ای در آن رخ نمی‌دهد، درست در دل همین «هیچِ ظاهری» معناهایی تازه پدیدار می‌شود. و در خلال شادی‌ها، غم‌ها، امیدها و خستگی‌ها، به ظرافت نشان دادم که چگونه می‌توان از دل نوسانات و تجربه‌های معمولی زندگی، مفاهیمی ژرف را بیرون کشید.

وی گفت: ارزش این کتاب نه در ارائه پاسخی آماده، بلکه در طرح پرسش‌هایی است که او را به تأمل و مکث دوباره در برابر روزمرگی‌ها فرا می‌خواند. و خواننده را به توقفی کوتاه دعوت می‌کند؛ برای دوباره دیدن چیزهایی که آن‌قدر در زندگی تکرار شده‌اند که دیگر دیده نمی‌شوند.

پیش از این عظیمی‌فر کتاب‌هایی چون «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند»، «هر خودی همیشه تنهاست»، «من نویسنده این کتاب نیستم»، «هزار سال پس از پاییز»، «به سختی قاصدک به نرمی سنگ‌ها» را منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...