کتاب «دوجان، خرده روایت های بارداری» نوشته زهرا قدیانی توسط انتشارات جام جم به چاپ دوم رسید.

دوجان، خرده روایت های بارداری زهرا قدیانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «دوجان، خرده روایت‌های بارداری» نوشته زهرا قدیانی که ابتدای آذرماه سال جاری توسط انتشارات مؤسسه جام جم روانه بازار شد؛ اکنون پس از گذشت دو ماه، با تیراژ ۱۴۰۰ نسخه به چاپ دوم رسیده است.

این کتاب حاوی روایت‌هایی از دوران بارداری بیست زن است که در ۲۰۸ صفحه و با قیمت ۵۲ هزار تومان از سوی نشر جام جم روانه بازار کتاب شده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.

هر روایت این مجموعه از زاویه‌ای متفاوت به دوران بارداری می‌پردازد. روایت‌هایی از زن و زایش و زندگی که به بهانه شرم از میان گفتگوهای نهان زنان فراتر نمی‌رفتند و با تعمیق و مکتوب شدن در این مجموعه، فرصت شناخت شأن فراهم می‌شود. در این روایت‌ها تلاش شده بر ابعاد مختلفی که زن و به تبع آن جامعه، ممکن است در بارداری با آنها مواجهه داشته‌باشد، متمرکز شود. تجربه‌هایی از مسائل فیزیولوژیک در بارداری تا تاثیرات متقابلی که سیاست، اقتصاد، فرهنگ و سبک زندگی می‌تواند بر این دوران بگذارد.

دوجان تنها روایت‌هایی زنانه و مربوط به زنان نیست، بلکه روایت‌هایی درباره انسان و برای انسان است چه آنکه هر انسان حتی اگر تجربه مادر شدن نداشته باشد، خود از مادری زاده شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...