نشر نون اولین ترجمه از کتاب کامالا هریس [Kamala Harris] با نام «حقایقی که باید گفت» [‌The truths we hold : an American journey] را با ترجمه علی اکبر عبدالرشیدی به پیشخوان کتابفروشی‌ها فرستاد.

کامالا هریس [Kamala Harris] حقایقی که باید گفت» [‌The truths we hold : an American journey]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «حقایقی که باید گفت» شرح حال کامالا هریس از تولد تاکنون است و یک سال قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 ایالات متحده آمریکا منشر شده است. منتقدان به نوشتار روان، بیان شیرین، گیرایی‌‏های داستان‌‏گونه و آموزه‌‏های الهام‌‏بخش این کتاب اشاره کرده‌‏اند و کتاب را حاوی اطلاعات زیادی در مورد زندگی نویسنده آن و درعین‌‏حال نقدی بر جامعه امروز آمریکا دانسته‌‏اند.

«کامالا هریس» اولین زنی است که به جایگاه معاونت ریاست جمهوری آمریکا دست یافته است. مفسران آمریکایی معتقدند او، که پدری جامائیکایی و مادری هندی دارد، با رسیدن به این جایگاه تاریخ آمریکا را دگرگون کرده است، آن هم بعد از چهار سال تلاش پرتنش «سفید‏پوستان تندرو و برتری‌طلب» که هرگز چشم‌به‌راه چنین رویدادی نبودند.

کامالا هریس مخالف اعدام، طرفدار جایگزینی اصلاح و تربیت به‌جای زندان، شیفتۀ برابری همه انسان‏ها در برابر عدالت و باورمند به بزرگداشت شأن و حقوق زنان و کودکان و سیاه‏پوستان و رنگین‌پوستان است. او در بیست سال گذشته، در جایگاه دادستان کل کالیفرنیا و سناتور کنگره، آغازگر تصمیم‌‏های درخوری در راستای اصلاح نظام اجتماعی و قضایی در این کشور بوده است.

در این کتاب حقایق تکان‌دهنده‌ای از وضعیت نژادپرستی، حقوق مدنی، نظام ‏قضایی، رفتار پلیس با سیاه‏پوستان و رنگین‌‏پوستان، بحران زندان‌‏ها و تعداد زیاد زندانی، و نحوه اجرای عدالت در دادگاه‌‏های آمریکا ارائه می‌شود که به عقیده هریس نیازمند اصلاحات جدی است.

مترجم این کتاب «علی‌اکبرعبدالرشیدی» سال‌ها تجربه‌ در زمینه ترجمه، مصاحبه‌ با سیاستمداران نامدار، مجری‌گری، و ترجمه متون سیاسی دارد.‌ نشر نون کتاب «حقایقی که باید گفت» را در 348 صفحه و در شمارگان ۱۵۰۰ نسخه به چاپ رسانده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...