کتاب «بازی جوانمردانه» [Fair Play: A Game-Changing Solution for When You Have Too Much to Do (and More Life to Live)] نوشته ایو رادسکی [Eve Rodskyبا ترجمه آرتمیس مسعودی توسط نشر آموت منتشر و راهی بازار نشر شد.

بازی جوانمردانه» [Fair Play: A Game-Changing Solution for When You Have Too Much to Do (and More Life to Live)] نوشته ایو رادسکی [Eve Rodsky

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، ایو رادسکی نویسنده این‌کتاب دارای مدرک دکترای حقوق از دانشکده حقوق هاروارد است و روش‌های زیادی را در زمینه گروه مشاوره نیکوکاری برای خانواده‌ها و موسسات خیریه به کار گرفته است. او پس از ۱۰ سال کار با صدها خانواده متوجه شد تجربیاتش در حوزه خانواده و مدیریت سازمانی می‌توانند برای رفع مشکلات مختلف خانواده‌ها و زوج‌ها به کار گرفته شوند. به‌همین‌دلیل برای زوج‌هایی که دنبال ایجاد تعادل، بهره‌وری و صلح در خانه هستند، کتاب نوشت و روش‌های موثرش را معرفی کرد.

بازی جوانمردانه اولین کتاب ایو رادسکی در زمینه مکتوب‌کردن تجربیاتش است. او که در کودکی، همراه با مادر مجرد خود در نیویورک زندگی می‌کرد، در حال حاضر با همسر و سه فرزند خود در لس‌آنجلس زندگی می‌کند.

«بازی جوانمردانه» به کار زوج‌هایی می‌آید که در جستجوی راهی برای مدیریت بهتر خانواده خود و رسیدن انصاف و تعادل در انجام کارها هستند.

این‌کتاب به ۳ بخش اصلی تقسیم می‌شود که هربخش نیز فصل‌های مختلفی را در بر می‌گیرد. بخش اول «مشکل‌ (بازی جوانمردانه چیست؟)» نام دارد. بخش دوم «راه حل (چهار قانون برای بازی جوانمردانه» و عنوان بخش سوم هم، «چطور در بازی جوانمردانه برنده شویم (بازی‌کردن برای بُرد)» است.

اولین‌بخش کتاب دربرگیرنده ۲ فصل «آفت مادر، والد پیش‌فرض» و «هزینه‌های پنهان به عهده‌گرفتن تمام کارها» است. در بخش دوم هم ۴ فصل با این عناوین آمده‌اند: «قانون اول: ارزش وقت برای همه یکسان است»، «قانون دوم: حق خود را برای جالب‌توجه‌بودن مطالبه کنید»، «قانون سوم: از همین‌جایی که الان هستید، آغاز کنید» و «قانون چهارم: ارزش‌ها و معیارهای خود را تعیین کنید». بخش سوم کتاب هم ۵ فصلِ هفتم تا یازدهم را شامل می‌شود که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «۱۰۰ کارت بازی جوانمردانه»، «بازی کردن»، «توزیع دوباره کارت‌ها»، «۱۳ اشتباهی که زوج‌ها بیشتر مرتکب می‌شوند و بازی جوانمردانه آن را اصلاح می‌کند» و «زندگی‌کردن در فضای اسب تک‌شاخ خود».

پس از این‌سه‌بخش هم «نتیجه‌گیری» با عنوان فرعی «چطور رزیتا فضای اسب تک‌شاخش را پیدا کرد» آمده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

با وجود آن‌که بعضی از مردان، مانند همسر گیلیان کارت‌هایی برداشته بودند اما پای آن‌ها نمی‌ایستادند. نیاز بود به آن‌ها یادآوری شود و می‌خواستند برای هر کاری که تمام می‌کنند یک «آفرین» بشنوند. آه! خود یادآوری‌کردن، از آدم انرژی فکری عظیمی می‌گیرد. این کار هم مستلزم آن است که بدانید چه کاری باید انجام شود، به یاد داشته باشید چه‌کاری باید انجام شود و به کسی یادآوری کنید آن را انجام بدهد؛ در حالی‌که کسی که به او یادآوری می‌شود، خیالی آسوده دارد. او ناچار نیست چیزی را به خاطر بسپارد یا نگران فراموش‌کردن باشد و اگر خوب فکر کنید، می‌بینید یادآوری و تمجید کردن، کار روزانه والدین برای فرزندان است نه همسران برای شوهران‌شان.

سر ناهار با دوستم لی‌لی، دفعات بی‌شماری را به یاد آوردم که انتظار داشتم ست، لباس‌های کثیف، کفش‌ها و لگوها را از زمین جمع کند و وقتی این کار را نکرده بود، ناراحت شده بودم. سه‌تا از متداول‌ترین پاسخ‌هایش این بود: «تو به من یادآوری نکردی»، «این چیزی نیست که من به آن فکر کنم» و «چرا از من نخواستی؟»

این‌کتاب با ۳۸۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...