به گزارش ایبنا در گلستان، سه کتاب «رامبراند طرح‌ها» (به قلم باب هاک) در 152 صفحه، «طرح‌های وان گوگ: تاثیرات و ابداعات» (به قلم شرار وان هوختن) در 176 صفحه و «وان گوگ سرگیجه مطلق» (به قلم کلو مترا) در 140 صفحه، به صورت مصور، با ترجمه «پرویز رضایی» و به همت انتشارات «شب‌های سپید» منتشر شد.

پرویز رضایی درباره این آثار به خبرنگار ایبنا گفت: کتاب رامبراند (طرح‌ها) اصیل‌ترین مدارک درباره هنر رامبراند است و کلی از اسکیس‌هایی که او با شتاب انجام داده و سبب خلق شاهکارهایی در نقاشی‌هایش شده، در این کتاب به چشم می‌خورد.

وی افزود: این کتاب گلچینی از درخشان‌ترین کارهای رامبراند را دربردارد و به وسیله «باب هاک» یکی از برجسته‌ترین متخصصان هنر رامبراند تدوین شده است.

رضایی تصریح کرد: در این اثر باب هاک فهرستی از آثار (از آغاز تا 1656 میلادی) وی را تنظیم کرده تا هرگاه دوستداران طرح‌های رامبراند بخواهند تحول هنر او را دنبال کنند، این ترتیب زمانی به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا بتوانند از ابتدا تا آخرین سال‌های این هنرمند را مشاهده و بررسی کنند.

وی ادامه داد: «باب هاک» ورای تم آثار، مواد متفاوتی را که رامبراند به کار برده است، مورد بررسی قرار داده و نیز به گرافیک رامبراند و زندگی و کارش می‌پردازد.

این مترجم گرگانی و گلستانی درباره دیگر کتاب ترجمه شده‌اش «وان گوگ سرگیجه مطلق» اثر «کلود مترا» اظهار کرد: کلود مترا با کاوش در دنیای درونی ونسان وان‌گوگ بهترین تصویر را از شخصیت انسانی و هنری او ارائه می‌دهد.

وی افزود: او در هر بخش جمله‌ای از نامه‌های وان‌گوگ را به عنوان سرفصل قرار می‌دهد و آنگاه ایده‌های خویش را درباره وان‌گوگ بیان می‌کند و با آوردن نمونه‌هایی از اندیشه‌های ژولین گرین، داستایوسکی، هولدرلین، رمبو، نوالیس، بودلر و دیگران و مقایسه سال‌های پایانی نیچه با وان‌گوگ و کنار هم قراردادن کارهای وان‌گوگ با ژروم بوش، آلبرخت دورر و رامبراند به بیان دنیاهای مشترک آن‌ها می‌پردازد.

رضایی یادآور شد: اگر خواننده این کتاب به دنبال بیوگرافی قالبی از وان‌گوگ باشد، به بیراهه خواهد رفت، اما اگر خواستار پی بردن به زوایای ناآشکار ضمیر این هنرمند بزرگ باشد، بی‌تردید در این کتاب چیزها خواهد آموخت و لذتی والا به او دست خواهد داد.

این مترجم، آموزگار و نقاش گرگانی در خاتمه درباره دیگر کتاب ترجمه شده‌اش «طرح‌های وان گوگ: تاثیرات و ابداعات» گفت: درباره محتوای این کتاب همانطور که در مقدمه کتاب اظهار کرده‌ام، چیزی نمی‌گویم و تنها آرزویم این است که این کتاب، راهی برای آموزش و فراگیری طرح در هنرهای تجسمی هنرآموختگان باشد و هم ارج نهادن به کار هنرمندی خود آموخته که سرسختانه می‌کوشید.

وی با اشاره به فرازی از نامه ون گوگ به برادرش تئو درباره این اثر گفت: ون گوگ در یکی از نامه‌هایش به برادرش این طور نوشت: این جمله از سخنان گوستاو دوره را هیچگاه از یاد نمی‌برم که «من دارای استقامت گاومیش هستم».

رضایی در خاتمه، در مورد آشنایی و رجوع به طرح‌های این کتابش اظهار کرد: از 134 طرح این کتاب، 78 طرح آن با علامت اختصاری (cat) یعنی کاتالوگ شماره گذاری شده که در واقع لیست کارهایی است که بنیاد وان گوگ آنها را به نمایش گذاشته است و به همین مناسبت کاتالوگی چاپ کرده و تعداد 56 طرح دیگر به طور مرتب با علامت اختصاری (ill) یعنی تصویر مشخص شده است.

یادآوری می‌شود، «پرویز رضایی» متولد سال 1316 در شهرستان گرگان، آموزشگر، مترجم، نقاش و بنیانگذار تعدادی از نشریات فرهنگی در گرگان، دانش آموخته دانشرای عالی تهران با گرایش فلسفه و علوم تربیتی و مدرس بازنشسته دروس فلسفه و منطق در دبیرستان‌ها و دانشسراهای مقدماتی و راهنمایی است. از وی پیشتر کتاب‌هایی چون رامبراند، هوکوسای، وان گوگ، چشم انداز امپرسیونیسم، دنیای وانگوگ، فرهنگ مصور نقاشی منتشر شده است.

هنر |
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...