«موسیقی زنان ایرانی؛ از دوران باستان تا پایان دوره پهلوی» نوشته باله نایان توسط انتشارات آرماتان در فرانسه منتشر شد.

موسیقی زنان ایرانی؛ از دوران باستان تا پایان دوره پهلوی باله نایان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات آرماتان در فرانسه کتاب «موسیقی زنان ایرانی؛ از دوران باستان تا پایان دوره پهلوی» نوشته باله نایان را در ۲۱۲ صفحه در قطع وزیری در دو فرمت کاغذی و دیجیتال عرضه کرد.

این کتاب به معرفی ابعاد ناشناخته‌ای از موسیقی ایران اختصاص دارد. نویسنده معتقد است که در طول تاریخ هنر ایران و در منابعی که درباره هنر در ادوار تاریخی نوشته شده، به زنان موسیقی‌دان و موسیقی‌شناس کمتر پرداخته شده و منابعی که به معرفی این دست از هنرمندان پرداخته‌اند، بسیار نادرند.

با این وجود علیرغم وجود فشارهای سیاسی و اجتماعی در ادوار گوناگون از دوران باستان تا به امروز، زنان هرگز صحنه موسیقایی ایران را ترک نکردند. نویسنده در این کتاب تلاش کرده تا با غور در تاریخ به بازسازی و معرفی و شرح استعداد زنان موسیقیدان ایران بپردازد و نقش اساسی آنها در پیشرفت این صنعت در ایران را واکاوی کند. به باور نویسنده بانوان موسیقیدان ایران نقش مهمی در پیشرفت این هنر داشته‌اند و کتاب ادای احترامی به این هنرمندان گمنام در طول تاریخ است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...