کتاب «بر تارک تار؛ جلیل شهناز» به کوشش محمد جواد کسایی و محمود سیدهندی توسط انتشارات هنر موسیقی منتشر شد.

بر تارک تار؛ جلیل شهناز

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتاب مروری است بر زندگی و هنر زنده‌یاد استاد جلیل شهناز، به همراه تصاویر و گفت‌وگوهایی که برای نخستین‌بار رنگ انتشار را به خود می‌بینند. بخش نخست این کتاب تبارشناسی خاندان جلیل شهناز است. در بخش بعدی گفتارها و نوشتارهایی از بزرگانی چون علی تجویدی، حسن کسایی، فرهنگ شریف، بیژن ترقی، پرویز یاحقی، ساسان سپنتا، همایون خرم، محمدرضا شجریان، محمدرضا درویشی و… درباره شخصیت و ساز زنده‌یاد شهناز منتشر شده است.

گفت‌وگوهای بهمن بوستان و محمد جواد کسایی با زنده‌یاد شهناز بخش دیگری از این کتاب را تشکیل می‌دهد. شهناز از نگاه دیگران نیز یک فصل از کتاب را به خود اختصاص داده است. در این فصل سخن بزرگانی چون جلال تاج اصفهانی، امیرهوشنگ ابتهاج، عباس خوشدل، مجید درخشانی، کیوان ساکت، جهانشاه برومند، مهدی آذرسینا و… درباره شخصیت و نوای ساز جلیل شهناز درج شده است.

کسی نیست که با هنر موسیقی اصیل آشنا باشد و جلیل شهناز و خاص‌بودگی هنر و نوازندگی‌اش را نشناسد و قدر نداند. ساز شهناز در عین رازورمز، روایتگر است. پیوندهای عمیق عاطفی با گذشته دارد و شاید بدین‌سبب است که ما از شنیدن آن، از موسیقی آکنده می‌شویم. این نواها می‌تواند خاطرات گم‌شده‌ای از گذشته‌های دور را در ما زنده کند. سازی که از دل فرهنگ می‌آید و گسستی از آن ندارد. ساز شهناز از روزگاری دور و دیرین می‌آید، اما همچنان امروزی و پرشکوه است.

کتاب «بر تارک تار؛ جلیل شهناز» با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۲۳۲ صفحه و بهای ۹۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...