به گزارش ایبنا رمان «بهبود» از داستان‌های آمریکایی است که توسط جوآن سیلبر نوشته شده و او پیش از این هشت رمان دیگر را به رشته تحریر درآورده است. این نویسنده تاکنون برنده جایزه پن همینگوی و اُ. هنری شده و همچنین رمان «بهبود» وی در سال 2018 جایزه پن- فاکنر و حلقه منتقدان کتاب ملی آمریکا را از آن خود کرد.

رمان «بهبود» در سه بخش و هشت فصل تدوین شده است؛ قستی از داستان از نگاه دانای کل و بخشی دیگر از دید سوم شخص روایت می‌شود. این داستان جغرافیای خاصی را در نظر نمی‌گیرد، به نیویورک، ترکیه و آلمان نیز سرکی می‌کشد و بخشی از داستان را در این کشورها تصویر می‌کند.

«بهبود» حکایت افرادی است که زندگی‌شان در هم تندیده است و به گونه‌ای بهم ربط پیدا می‌کند. سیلبر از غم و شادی، شکست و ایستادگی در برابر هر شکست می‌گوید و اشخاص در این رمان دنبال بهود اوضاع در زندگی خود به طرق مختلف هستند؛ جوآن سیلبر، شخصیت‌های مختلف را از دهه‌های مختلف کنار یکدیگر قرار داده و داستان خود را روایت می‌کند. این کتاب با زبانی ساده و روان نوشته شده است و مخاطب برای خواندن آن دچار چالش نمی‌شود.

 

«بهبود» داستان زندگی زنی خودمختار است که در برهه‌ای از زنگی خود مشغول بافتن قالی در یکی از شهرهای ترکیه بود و پس از آن به کشور خود آمریکا برگشته و به جاهای مختلف سفر می‌کند؛ این زن، شخصیتی نا آرام دارد و نمی‌تواند ساکن یک شهر و کشور باشد. طرح جلد این کتاب نیز نقش و نگاری از قالی است. نویسنده در این رمان سوال‌هایی از زندگی شخصیت اصلی داستان مطرح می‌کند و بلافاصله پس از آن نیز به آن پاسخ می‌دهد؛ در واقع بخشی از داستان را به صورت سوال و جواب پیش می‌برد.

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم:
«همه از خودشان می‌پرسیدند بعد از این همه سال وقتی کی‌کی به آمریکا می‌رسد چه شکل و شمایلی پیذا کرده. آیا پوستش زیر آفتاب خشک و چروکیده شده؟ آیا مثل زن‌های ترک شلوار موج‌دار ابریشمی پوشیده؟ آیا ساختمان‌های جدید نیویورک او را شگفت زده می‌کنند؟ آیا از دیدن برج‌های دوقلو دهانش از تعجب باز می‌ماند؟ هیچ کدام از گزینه‌های فوق! کی‌کی همان کی‌کی بود، سی‌ویک ساله با پوست خیلی خوب؛ شلوار جین و بلوز یقه اسکی که احتمالا همانی بود که وقتی به ترکیه رفت به تن داشت. »(صفحه 17)

نشر فرمهر رمان «بهبود» اثر جوآن سیلبر و ترجمه اسماعیل حسینی را با قیمت 38000تومان، 550نسخه و 239صفحه منتشرکرده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...