کتاب «خُرده فرهنگ: معنای سبک» اثر دیک هبدیج (از چهره‌های شاخص مکتب مطالعات فرهنگی) به زودی از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر می‌شود.

به گزارش کتاب نیوز، هبدیج با نوشتن این کتاب در سال ۱۹۷۹، تحولی نظری از مفهوم جامعه‌شناختی گروه‌ها و رفتار جوانی كه عمدتاً در قالب كـژروی ارائـه می‌شد، ارائه کرد. او با ارائه چارچوب نظری برخاسته از منظومه فكری چپ و به‌طور خـاص اندیـشه‌هـای آنتونیـو گرامشی، به بررسی موردی خُرده فرهنگ پانك‌هـا در بریتانیـای پـس از جنـگ مـی‌پـردازد.

هبدیج با بیان اینکه معنای خرده‌فرهنگ همیشه محل اختلاف است و «سبک» حوزه‌ای است که در آن تعاریف متضاد با نیروی چشمگیر باهم تصادم دارند، تأکید می‌کند بخش اعظم این کتاب صرف توصیف روندی می‌شود که در آن اشیا باید به‌عنوان «سبک» در خرده‌‌فرهنگ مکرراً احراز معنی کنند.

او در این کتاب تلاش می‌کند مفهوم «دیوارنوشته» را کشف کند و معانی نهفته در سبک‌های مختلف جوانان پس از جنگ را بیرون بکشد.

به زعم هبدیج، واژۀ «خرده‌فرهنگ» آمیخته با رمز و راز است. این واژه حاکی از رازآلودگی، سوگندهای ماسونی و یک دنیای زیرزمینی است. این واژه همچنین مفهوم بزرگ‌تر و به همان اندازه پیچیدۀ «فرهنگ» را تداعی می‌کند؛ بنابراین گفتار خود را باید با مفهوم فرهنگ آغاز کنیم.

نویسنده کتاب خُرده فرهنگ تأکید می‌کند: به‌دنبال به رسمیت شناختن حق طبقۀ فرودست هستم (جوانان، سیاه‌پوستان، طبقۀ کارگر) تا چیزی را که از آنها ساخته شده است، تفسیر کنم؛ تا موقعیت فرودستی را که هرگز انتخاب آنها نبود بیارایم، تزئین کنم، هجو کنم و هر جا که ممکن است به رسمیت بشناسم و از آن فراتر روم.

هبدیج تأکید می‌کند بررسی سبک‌های خُرده‌فرهنگ، صرفاً شکاف بین «زندگی روزمره» و «اسطوره‌شناسی» را تأیید می‌کند.

کتاب «خُرده فرهنگ: معنای سبک» به عنوان اثـری كلاسـیك در حـوزه مطالعـات فرهنگی شناخته شده است. این اثر توسط علی صباغی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ترجمه و به زودی از سوی انتشارات پژوهشگاه منتشر خواهد شد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...