به گزارش فارس،‌ نشست رونمایی از کتاب «خروج از خیابان سئول» پنج‌شنبه 28آذر ماه جاری در حاشیه نمایشگاه مواد و تجهیزات ساخت داخل با حضور رضا اسدی‌فرد، مدیر شبکه آزمایشگاهی فناوری‌های راهبردی کشور و دبیر نمایشگاه، عبدالرضا مجدالدین، مدیرکل دفتر هماهنگی دانش، صنعت و بازار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و قائم مقام نمایشگاه و سیدمجتبی قافله باشی و حامد حاجی‌پور، نویسندگان کتاب برگزار شد.

خروج از خیابان سئول

در ابتدای نشست، اسدی‌فرد با بیان اینکه قوام ملت‌ها به تاریخ و فرهنگشان است، گفتند: تاریخ ملت‌ها با وجود تلخی‌ها و شیرینی‌هایی که دارد، تجارب گرانبهایی در دل خود جای داده که لازم است از آن‌ها درس گرفته شود.

وی ادامه داد: شاید تاریخ صد سال پیش ایران بیشتر تلخی داشته تا شیرینی اما در همین دوران اتفاقات مثبت و امیدبخشی رخ داده که به خوبی ثبت و مستند‌سازی نشده است.

 اسدی فرد گفت: برای محکم کردن ریشه‌های ملی باید تجربیات موفق مستند و با قالب هنر به دست مردم برسد. دلیل دیگر اهمیت مستند‌سازی تجربیات این است که نسل‌های بعدی برای شروع فعالیت‌ها و اقدامات خود لازم به طراحی مجدد و شروع از نقطه صفر نباشند.

 وی با بیان اینکه کتاب اولین قالب مستند‌سازی و رساندن هنرمندانه تجربیات به نسل‌های آتی است، گفت: تجربه نمایشگاه با وجودی که عاری از اشکال نبود، اما شیوه‌ای جدید از حکمرانی و حمایت از محصولات دانش‌بنیان محسوب می‌شد.

دبیر نمایشگاه ساخت ایران با بیان اینکه نمایشگاه تجربه‌ای کاملا بومی است، گفت: مزیت دیگر نمایشگاه این است که بر خلاف تجربه‌های اجرایی دیگر در کشور، ابتدا به صورت پایلوت و در اندازه کوچک آغاز شد و در ادامه مشکلات اجرایی آن رفع و گسترش یافت.

حامد حاجی‌پور ادامه داد: این نمایشگاه پس از هفت سال به فضایی برای بروز و ظهور شرکت‌های توانمند و آدم‌های توانمند تبدیل و عاملی شده است که ایران از نظر تنوع و کیفیت تجهیزات آزمایشگاهی جزو 4، 5 کشور برتر دنیا باشد.

مدیر شبکه آزمایشگاهی فناوری‌های راهبردی کشور گفت: تمام این عوامل باعث شد، مجموعه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و نمایشگاه ساخت ایران به دنبال ثبت تجربه نمایشگاه بیافتند و در دستور کار قرار دهند.

در ادامه نشست سیدمجتبی قافله‌باشی نویسنده کتاب با اشاره به مراحل پژوهش و نگارش کتاب گفتند: این کتاب پس از 3 سال پژوهش و مصاحبه با افراد مختلف به رشته تحریر درآمد.

وی ادامه داد: نمایشگاه ساخت ایران با توجه به بومی‌بودن و موفقیت در حمایت از شرکت‌های دانش بنیان در اولویت نگارش و مستندسازی قرار گرفت.

قافله‌باشی با بیان اینکه نمایشگاه سبک جدیدی از حمایت از شرکت‌های ایرانی بود، گفت: پس از احصای این شیوه و محور حمایتی جدید، حمایت‌های صورت گرفته در ۵ صنعت دیگر را مورد مطالعه قرار دادیم و در نهایت صنعت خودرو و صنعت نفت به عنوان دو صنعت مهم کشور که مورد حمایت همیشگی در کشور بودند، به طور کامل بررسی شدند.

نویسنده کتاب ادامه داد: پس از تمام این بررسی‌ها به فضل الهی توانستیم به یک نظریه بومی برای حمایت از کالاهای داخلی دست پیدا کنیم.

قافله باشی گفت: خدا را شکر پس از ۳ سال، کتاب «خروج از خیابان سئول» کتابی خوشخوان از کار درآمده است.

در ادامه نشست مجدالدین با بیان اینکه امسال هفتمین سال برگزاری نمایشگاه است، گفت: زمانی که ما نگارش کتاب را در دستور قرار دادیم، سال سوم یا چهارم نمایشگاه در حال برگزاری بود.

مجدالدین گفت: خوشحالم تجربه نمایشگاه در قالب کتاب خروج از خیابان سئول به رشته تحریر درآمده است. امیدوارم جلد دوم کتاب ورود به شهر سئول باشد.

وی ادامه داد: آن روز به نظرم دیر نیست، چرا که با زحماتی که شرکت‌های دانش‌بنیان، مسئولان معاونت علمی و مسئولان نمایشگاه کشیده‌اند محصولات فناورانه ایرانی به کشورهای دیگر شناسانده شده و اکنون به کشورهای مختلف از جمله چین، روسیه، عراق، عمان و برخی کشورهای اروپایی، آفریقایی و آمریکای لاتین صادر می‌شود.

مجدالدین افزود: محصولات ایرانی در سالیان اخیر با نصف قیمت به کیفیت مشابه و حتی بالاتر از محصولات مشابه خارجی رسیده‌اند.

مدیرکل دفتر هماهنگی دانش، صنعت و بازار با اشاره به مزیت ارتباط‌گیری در نمایشگاه گفت: در نمایشگاه فناوران با یکدیگر و با مسئولان ارتباط می‌گیرند که امر مهمی است زیرا از دل این ارتباطات همکاری‌های مختلفی شکل می‌گیرد و توانمندی‌ها به خوبی شناسانده می‌شود.

وی در انتها به تجربه حضور افراد خارجی در نمایشگاه اشاره کرد و گفت: هیاتی از جامعةالمصطفی و ریاست‌جمهوری سوریه برای بازدید از نمایشگاه آمده بود، وقتی ما دستاوردها و توانمدی‌های شرکت‌های ایرانی را به آن‌ها نشان می‌دادیم، تعجب می‌کردند و بعضا باورشان نمی‌شد که ایران توانسته باشد به چنین سطحی از دانش و فناوری دست یافته باشد.

کتاب «خروج از خیابان سئول» توسط انتشارات الگونگار پیشرفت و به قلم سیدمجتبی قافله‌باشی، سعیدحسین رفیعی و حامد حاجی‌پور در قالب روایی داستانی به رشته تحریر درآمده و با مقدمه صابر میرزایی، با مشارکت پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف و با حمایت صندوق توسعه فناوری نانو روانه بازار کتاب شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...