کتاب «زبان‌زد» اثر محمد جاجانی شامل قصه‌های کوتاهی درباره فرهنگ اسلامی ایرانی، توسط دفتر نشر معارف منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب دربردارنده بیش از ۱۳۰ قصه است که از فضای مجازی استخراج و گردآوری شده‌اند. این قصه‌ها با هدف اعتلای فرهنگ اسلامی - ایرانی نوشته شده‌اند. عناوین برخی از داستان‌های «زبان‌زد» عبارت‌ است از: رزق خدا، تهذیب نفس، توجه به داشته‌ها، شرط جوانمردی، پرواز شاهین، روباه و شتر، زهی خیال باطل، حجاب، گربه را دم حجله کشتن، تفاوت سنگ و طلا، حکیم و پیاز، خواستگاری، پیرمرد مریض، آروغ زدن ممنوع، پیرزن ساده، عروسی بدون کادو، بادکنک هم را نترکانیم، دو ریالی دست فروش، باغبان نابینا، پیرمرد دزد، دندان‌های پادشاه، پول و آرامش، تلفن پسری کوچک و.....

دفتر نشر معارف وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، در سال ۱۳۷۹ تاسیس شده و تلاش دارد از دریچه اسلام ناب به بازخوانی، بررسی، نقد و تولید اندیشه در عرصه‌های مختلف بپردازد. کتاب «زبان‌زد»‌ نیز در جهت همین رویکرد تولید شده که از نظر نویسنده و تولیدکنندگانش، قصه ابزار ارزشمندی است که نقش مهمی در تکوین شخصیت افراد دارد. مخاطب هر قصه با شخصیت‌های داستان به صورت غیر مستقیم ارتباط برقرار می‌کند و تجربیات و اطلاعاتی رد و بدل می‌شود لذا قصه خوب باعث می‌شود که شنونده و خواننده، مفاهیم و نظرات شخصی خود را با آموزه‌های قصه مقایسه کند و در صورت تضاد آن‌ها را بازسازی کند.

این کتاب با ۱۹۲ صفحه و قیمت ۱۶ هزار تومان عرضه شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...