کتاب «زبان‌زد» اثر محمد جاجانی شامل قصه‌های کوتاهی درباره فرهنگ اسلامی ایرانی، توسط دفتر نشر معارف منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب دربردارنده بیش از ۱۳۰ قصه است که از فضای مجازی استخراج و گردآوری شده‌اند. این قصه‌ها با هدف اعتلای فرهنگ اسلامی - ایرانی نوشته شده‌اند. عناوین برخی از داستان‌های «زبان‌زد» عبارت‌ است از: رزق خدا، تهذیب نفس، توجه به داشته‌ها، شرط جوانمردی، پرواز شاهین، روباه و شتر، زهی خیال باطل، حجاب، گربه را دم حجله کشتن، تفاوت سنگ و طلا، حکیم و پیاز، خواستگاری، پیرمرد مریض، آروغ زدن ممنوع، پیرزن ساده، عروسی بدون کادو، بادکنک هم را نترکانیم، دو ریالی دست فروش، باغبان نابینا، پیرمرد دزد، دندان‌های پادشاه، پول و آرامش، تلفن پسری کوچک و.....

دفتر نشر معارف وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، در سال ۱۳۷۹ تاسیس شده و تلاش دارد از دریچه اسلام ناب به بازخوانی، بررسی، نقد و تولید اندیشه در عرصه‌های مختلف بپردازد. کتاب «زبان‌زد»‌ نیز در جهت همین رویکرد تولید شده که از نظر نویسنده و تولیدکنندگانش، قصه ابزار ارزشمندی است که نقش مهمی در تکوین شخصیت افراد دارد. مخاطب هر قصه با شخصیت‌های داستان به صورت غیر مستقیم ارتباط برقرار می‌کند و تجربیات و اطلاعاتی رد و بدل می‌شود لذا قصه خوب باعث می‌شود که شنونده و خواننده، مفاهیم و نظرات شخصی خود را با آموزه‌های قصه مقایسه کند و در صورت تضاد آن‌ها را بازسازی کند.

این کتاب با ۱۹۲ صفحه و قیمت ۱۶ هزار تومان عرضه شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...