محمود فاضلی


کتاب «چشم اندازهایی در جامعه شناسی» [Perspectives in Sociology] نوشته مشترک ای. سی. کاف، دبلیو شاروک و دبلیو فرانسیس [ E.C. Cuff & W.W. Sharrock & D.W. Framcis] با ترجمه مشترک بهزاد احمدی و امید قادر زاده از انتشارات کویر به چاپ دوم رسید.

چشم اندازهایی در جامعه شناسی» [Perspectives in Sociology]

کتاب حاضر اساسا به عنوان یک کتاب درسی برای دانشجویان درس نظریه های جامعه شناسی تهیه شده است. در این کتاب به جای اینکه نظریه ها و دیدگاه های جامعه شناسی در تقابل با هم تعریف و ترسیم شود و در دام تقلیل گرایی نظری و روشی گرفتار آید، هر یک از نظریه ها و دیدگاه ها به عنوان یک چشم انداز تلقی می شود که در ارتباط و پیوند ارگانیک با سایر چشم اندازها، قادر به تبیین جامع پدیده های اجتماعی می باشند. لذا بر همگرایی و تلفیق پارادایمی به عنوان جریان اصلی جامعه شناسی معاصر تاکید می شود. کتاب سرشار از مطالعات کمی و کیفی متعددی است که در چارچوب چشم اندازهای اصلی در جامعه شناسی به انجام رسیده است، همین امر ضمن تقویت ارتباط نظریه و روش،درس نظریه ها را برای دانشجویان علوم اجتماعی جذاب و کاربردی می کند.

پرسش اصلی «جامعه‌شناسی چیست؟» درواقع با مجموعه ‌ای از پرسش‌های دیگر پاسخ داده می‌شود: از قبیل «فرهنگ چیست؟»، «گروهی‌بودن چیست؟»، «چارچوب علمی مرجع چیست؟» و سپس در تعریف و توصیف «گروهی‌ بودن» اصطلاحاتی همچون «ساختار اجتماعی»، «نقش»، «شبکه نقش»، «پایگاه»، «گروه مرجع»، «نظام اجتماعی» و غیره به ‌کار می ‌روند.

واضح است که برای پاسخ به پرسش نخستین «جامعه‌شناسی چیست؟» مجبوریم جواب همه پرسش‌های ناشی از آن را بدانیم؛ که خود در حکم این است که بگوییم ما اگر می‌خواهیم بدانیم جامعه‌شناسی در مورد چیست، بایستی در مورد جامعه‌شناسی شناخت داشته باشیم. این گفته تاحدودی صحیح است (یعنی ما نمی‌توانیم چیز زیادی از جامعه‌شناسی بدانیم مگر این‌که وقت نسبتاً زیادی را صرف مطالعه این رشته کنیم) اما به ‌یک فرد مبتدی کمک نمی‌ کند تا بینش‌ های سودمند اولیه را نسبت به ماهیت جامعه‌ شناسی کسب کند. به نظر نویسنده، چنین بینش‌هایی را که مطالعات بعدی جایگزین آن نخواهند شد، به گسترش آن می ‌انجامند، می ‌توان از طریق بحث راجع به ماهیت چشم‌اندازهای جامعه‌ شناختی کسب نمود.

کتاب حاضر، مجموعه ‌ای از نظریه‌ها و دیدگاه‌های جامعه‌شناسی است که هریک از نظریه‌ها به عنوان یک چشم‌اندار تلقی شده و در ارتباط و پیوند ارگانیک با سایر چشم‌اندازها، قادر به بیان جامع پدیده‌های اجتماعی است. از این رو بر هم‌گرایی و تلفیق پارادایمی به عنوان جریان اصلی جامعه‌شناسی معاصر تاکید می‌ شود.

کتاب شامل هفت فصل است. فصل اول با عنوان «ماهیت چشم اندازهای جامعه شناختی» مباحث اصلی کتاب از فصل دوم شروع می‌ شود. در فصول دوم و سوم، دو رویکرد مجزا در جامعه‌ شناسی یعنی چشم‌اندازهای وفاق و کشمکش به ترتیب شرح داده شده است. از آنجایی که هر دو رویکرد روی کل جامعه، ساختار اجتماعی و روابط مابین اجزای آن تمرکز دارند، می‌ توان آن‎ها را زیر عنوان ساختارگرایی جای داد. فصل چهارم با عنوان «ساختار گرایی به مثابه یک چشم انداز» به اندیشه‌ هایی پرداخته شده که امروزه مسایل مطرح‌شده از جانب رویکردهای ساختارگرایانه «به ویژه چشم‌انداز کشمکش» ایجاد می‌کنند. در فصل ‌های پایانی کتاب نیز رویکردهای معنا و کنش نظری و چشم‌اندازهای جامعه ‌شناختی مزبور بر حسب روش ‌شناسی خاص بررسی و با هم مقایسه می ‌شوند. پایان بخش این کتاب 304 صفحه‌ای «نتیجه گیری، منابع، گزیده کتابنامه و نمایه» است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...