کتاب «کرامات کلمات؛ جستجویی در کلمات و اشارات شمس تبریزی» نوشته محمدجواد اعتمادی توسط انتشارات معین منتشر و راهی بازار نشر شد.

کرامات کلمات؛ جستجویی در کلمات و اشارات شمس تبریزی محمدجواد اعتمادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، اعتمادی پیش‌تر کتاب «به‌ عبارت آفتاب» را با محوریت زندگی و اندیشه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی نوشته که توسط همین‌ناشر منتشر شده است.

کتاب جدید این‌نویسنده به گفته خودش، این کتاب جستجویی‌ در کلمات و اشارات شمس تبریزی است؛ کسی که خود عادت به نوشتن نداشت، و سخن را جاری و جوشان و زنده خوش می‌داشت، اما سخنان او در صفحات کتاب مقالات، ثبت شد و به دست آیندگان رسید.

اعتمادی معتقد است خواندن مقالات شمس و مواجهه با سخنان او آسان نیست. الفاظ و عبارات شمس صاعقه‌وار است و آتشین، بُرنده و ژرف و سوزان؛ اعجازِ ایجاز است و جمعِ صورت با معنایی شگرف. کلماتی که رستاخیزی ناگهان در جانِ مولانا برانگیخت و آتشی در بیشه اندیشه‌های او برافروخت؛ چرا که کار شمس قیامت برپاساختن و زیر و زبَر کردن بود. همان گونه که شخصیتِ شمس شگفت و غریب و فهم‌گریز است، کلام او نیز اندیشه‌سوزی‌ها و گریزپایی‌ها و عجایبِ بسیار دارد. کلامی چابک و رام‌نشدنی که مواجهه با آن روشی متفاوت و نگاهی دیگرگونه طلب می‌کند. گویی مقرّر بوده که کتاب به جا مانده از شمس نیز همانند خود او یگانه و غریب باشد و شبیه هیچ کتابِ دیگری نباشد.

نویسنده کتاب «کرمات کلمات» همچنین می‌گوید کراماتِ کسانی همچون شمس و مولانا، روی آب راه رفتن یا در هوا پریدن نیست. بلکه کراماتِ اصلی آنان، معرفتی‌ است که در اندیشه و ضمیرِ آن‌ها جوشیده و در جویبارِ کلمات جاری شده است. به این‌ترتیب این کتاب جستجویی در اعجاز کلام شمس و تماشایی عاشقانه در نور و نیروی سخنی زنده است.

این‌کتاب با ۴۹۳ صفحه و قیمت ۱۵۷ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...