کتاب «حکمت و هنر اندیشه‌ورزی» نوشته محمدعلی نویدی منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، کتاب«حکمت و هنراندیشه ورزی» با سه پرسش بنیادی آغاز می گردد: ۱- چرا التفات و اهتمام به حکمت و اندیشه ورزی در زندگی آدمی، امری حیاتی و سرنوشت ساز است؟ ۲- چگونه اثربخش بیاندیشیم؟ ۳-چگونه اثربخش عمل کنیم؟ . این کتاب چگونگی اندیشه و عمل اثربخش و نحوه‌ بهره‌مندی از موهبت عقل و خرد و فرزانگی و آزادگی را به‌صورت ژرف و میدانی در امور زندگانی، آموزش می‌دهد. 

کتاب «حکمت و هنراندیشه‌ورزی» به سه بخش تقسیم شده است: بخش اول به ضرورت التفات و اهتمام به حکمت و اندیشه‌ورزی اثربخش پرداخته و آن را مورد بحث و بررسی و گفت‌وگو قرار داده است. ضرورت و لزوم عقلانیت اثربخش را مورد تأمل قرار می‌دهد و چگونگی تولید اثرهای عقلانی را در صحنه زندگانی به ساحت اندیشه‌ورزی می‌کشاند.

 بخش دوم با این پرسش شروع می‌شود که به چه کسی و کسانی می‌توان«اندیشه‌ورز» گفت؟ معیارها و میزان‌های اندیشه‌ورزی اثربخش چیست، و کدام است؟ و مهمترین نکته در بخش دوم شاخص‌های اندیشه‌ورزی است.

بخش سوم به طرح و تعبیه برخی از قواعد اندیشیدن اثربخش اختصاص یافته است. در این بخش ۱۵ قاعده اصلی و ۱۵ تمرین عملی و کاربردی (فردی و جمعی) برای اندیشه‌ورزان و اندیشه‌ورزی پیشنهاد و مطرح شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...