کتاب «حرف آخر»[The last word] تامس نیگل [Thomas Nagel] با ترجمه جواد حیدری منتشرشد.

حرف آخر»[The last word] تامس نیگل [Thomas Nagel]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «حرف آخر» چند ویژگی مهم دارد: اول اینکه این کتاب نشان‌دهنده شجاعت فکری اوست. دوم اینکه مانند کتاب‌های دیگر نیگل، کم حجم است که از نظر متخصصان کتاب کم حجم نوشتن نیز نیازمند شجاعت است. سومین ویژگی این کتاب، دشوار بودن آن در عین اختصار است.

حیدری مترجم کتاب در مسیر فهم مدعای اصلی نیگل به دسته‌بندی عقل اشاره می‌کند. معمولا عقل به دو نوع تقسیم می‌شود، عقل نظری و عقل عملی. عقل نظری صورت‌بندی باورها را کنترل می‌کند و عقل عملی رفتار را کنترل می‌کند و به ترجیحات شکل می‌بخشد. انسان‌ها حیواناتی عقلانی‌اند. افزون بر نظام‌های ادراک حسی، شناختی و انگیزشی غنی شیوه منحصربه فردی برای شکل‌دهی به باورها و ترجیحات خود در اختیار دارند که نه تنها غریزی بلکه متاملانه است.

نیگل در ابتدای کتاب به تاثیرات مهم فکری که او را به نوشتن کتاب علاقمند کرده اشاره می‌کند. نیگل در اواخر دهه 1970 در سمیناری شرکت می‌کند و فردی به نام سول کریپکی در این سمینار به شکل‌های عدیده نسبی‌انگاری، شکاکیت، ذهنی انگاری، یا تجدید نظر طلبی در مورد منطق حمله می کند. نیگل باور دارد تنها راه پاسخ به شکاکیت، نسبی انگاری و ذهنی انگاری در مورد اخلاق این است که این‌ها را به مصاف استدلال‌های اخلاقی مرتبه اول ببریم.

نیگل در این کتاب در هفت فصل به مهم‌ترین مباحثی که باید در زندگی جدید به آن‌ها توجه ویژه کنیم اشاره می‌کند. اینکه زبان چیست و منطق، علم و اخلاق چگونه تبیین می‌شوند. او همچنین در یکی از فصل‌ها موضوع طبیعی‌انگاری تکاملی و ترس از دین را مطرح می‌سازد. در این کتاب همچنین مقاله‌ای از کالین مک گین آمده است تحت عنوان «نیاز مبرم به عقل».

«حرف آخر» نیگل را از قوی‌ترین دفاعیه‌های قرن بیستمی از عقل و استدلال و عقلانیت دانسته‌اند. در مقام نظر، با عقاید و باورهای بی‌شماری مواجه می‌شویم، پرسش این است که کدام رفتار درست یا خوب است و کدام نادرست و بد. در این مسیر عقل آدمی است که حرف آخر را می‌زند.

نیگل در این کتاب به طرزی سازش‌ناپذیر به مواضع همه کسانی حمله می‌کند که به نوعی عقلانیت را تضعیف می‌کنند. جان کلام او این است که عقل و نه هیچ مرجع دیگری یگانه قاضی‌ای است که می‌تواند خود را معزول کند.

کتاب «حرف آخر» نوشته تامس نیگل است و جواد حیدری آن را ترجمه کرده و انتشارات فرهنگ نشر نو این کتاب را با همکاری نشر آسیم و در 302 صفحه روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...