کتاب «امر نو» [On the New] نوشته بوریس گرویس [Boris Groys] و ترجمه اشکان صالحی توسط نشر نی منتشر شد. جابه‌جایی پیوسته مرز بین امور باارزش و بی‌ارزش، یا فرهنگ و بی‌حرمتی، در کانون بررسی گرویس قرار دارد.

امر نو» [On the New]  بوریس گرویس [Boris Groys]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، ترجمه کتاب «امر نو» نوشته بوریس گرویس در ۱۹۴ صفحه و بهای ۸۸ هزار تومان منتشر شد. نسخه اصلی این کتاب در سال 1992 منتشر شده است.

بوریس گرویس در این کتاب نگاهی می‌اندازد به اقتصاد ارزیابی و مبادله‌ای که نیروی محرک پایگاه‌های اصلی فرهنگ مدرن یعنی بازار روشنفکری و بایگانی است. زمانی که ایده‌ها از زمینه‌ای به زمینه دیگر منتقل می‌شوند، نومایگی پدید می‌آید.

جابه‌جایی پیوسته مرز بین امور با ارزش و بی‌ارزش، یا فرهنگ و بی‌حرمتی، در کانون بررسی گرویس قرار دارد. نوآوری عبارت از پیدایش چیزی از پیش پنهان نیست. در کار نوآورانه فکری و هنری، ارزش چیزی که همیشه از قبل دیده و شناخته شده است دوباره ارزیابی می‌شود. ارزیابی دوباره ارزش‌ها شکل کلی نوآوری است.

گرویس فیلسوف، مورخ و منتقد هنری است که به خصوص در حوزه زیبایی‌شناسی و رسانه تخصص دارد. او در حال حاضر استاد دانشگاه هنرها و طراحی کارلسروهه است و سابقه تدریس در دانشگاه‌هایی چون دانشگاه پنسیلوانیا را نیز در کارنامه دارد. گرویس فیلسوف چپ‌گرایی است که به تاسی از تفکرات و نوشته‌های والتر بنیامین به ارزیابی مجدد هنر عصر شوراها و به خصوص واقع‌گرایی اجتماعی پرداخت و در این چارچوب نوع تازه‌ای از زیبایی‌شناسی را مطرح کرد که به تعابیر بنیامین در مورد زیبایی‌شناختی کردن سیاست و سیاسی کردن هنر مرتبط می‌شدند.

................ هر روز با کتاب ................

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...