تاریخ اندیشیدن | آرمان ملی


کتاب‌های بسیار زیادی در زمینه فلسفه و تاریخ آن ـ چه به زبان فارسی و چه به زبان‌های دیگر ـ به رشته تحریر درآمده­‌اند. هر کدام از این کتاب‌ها، ویژگی­های منحصر به خود را دارا هستند. یکی از کتاب‌هایی که در این حیطه نگاشته شده، کتاب «تاریخ تحلیلی فلسفه غرب» [A critical history of Westren philosophy] است که به همت دی. ای. اوکانر [O'connor, Daniel John] گردآوری شده و توسط خشایار دیهیمی به فارسی برگردانده شده و از سوی نشر نقش جهان به چاپ رسیده است.

تاریخ تحلیلی فلسفه غرب» [A critical history of Westren philosophy] دی. ای. اوکانر [O'connor, Daniel John]

اوکانر در درآمد این کتاب، حوزه مخاطبان کتاب را معین می­کند. وی از همان ابتدا این مجموعه را کتابی متفاوت در نظر می­گیرد که برای استفاده دانشجویان دوره لیسانس فلسفه و خواننده عام فرهیخته فراهم آمده است. از این‌رو، سیر تاریخی فلسفه از نخستین دوره و نخستین فیلسوفان یونان تا عصر حاضر در منظر دید خواننده قرار می­گیرد. به همین دلیل، مخاطب کتاب حاضر نه‌تنها بخشی از تاریخ تکوین فلسفه و گذر تاریخی آن آشنا می­شود، بلکه با «تحلیل و نقد» فلسفه مواجه می­شود. درنتیجه این عمل، مرکزیت کتاب حول محور «مسائل متافیزیک و معرفت­شناسی» می­چرخد. کتاب، حاوی دوازده مقاله مفصل و جامع است که از نخستین فیلسوفان یونان آغاز شده و به فیلسوفانی نظیر افلاطون، ارسطو، آگوستینوس، توماس آکویناس، هابز، دکارت، اسپینوزا، جان لاک و دیگران می­پردازد. اگرچه در دید نخست به‌نظر می‌آید چندان ربطی میان مقالات وجود نداشته باشد، اما در کمال حیرت می­توان پی برد علاوه بر اینکه هیچ‌گونه گسستی در پیوند و ضبط‌وربط مقالات وجود ندارد که عمیقا به‌هم مرتبط­اند. از این بابت که وقتی با تحلیل تفکرات فلاسفه یونان باستان در فصل نخست روبه‌­رو می­شویم، سیر تحول فلسفه و مکاتب جاری در آن روزگاران نوع پیوستگی تاریخی و سیر پیشرفت‌های فلسفه و تفکر را مشاهده می­کنیم. از این منظر مخاطب برداشتی کلی و درعین‌حال تاریخی به‌دست می‌­آورد. همین سیر آشنایی را در فصول دیگر کتاب به وضوح می­توان مشاهده کرد. آنجا که به تحلیل «اندیشه»های فلاسفه بزرگ می­پردازد، عصاره دقیق و درست و بجایی را به تصویر می­کشد و از سویی دیگر فضایی را برای خواننده ایجاد می­کند تا از یک جنبه به درک درست مباحث و اندیشه­‌های آنان برسد و از جنبه دیگر گزینش شخصی خود را بدست آورد. بدین معنا که از میان این فلاسفه و مکاتب مطرح‌شده، آن را که به حوزه فکری و علاقه اوست، در پیش بگیرد.

«تاریخ تحلیلی فلسفه غرب» از این بابت در زمره کتاب‌هایی است که می­تواند مخاطب خود را سرخوش و لبریز از آگاهی­های لازم، به حال خود رها سازد. از این زاویه، کتاب حاضر می­تواند شناخت درستی در اختیار مخاطب علاقمند به فلسفه جهان قرار دهد. گزینش مقالات و اسامی فلاسفه موجود در کتاب نشان می­دهد که هدف کتاب ارائه تصویری از جریان تفکر فلسفی از دورترین زمان تا زمان حاضر بوده است. به همین دلیل، نظرگاه فیلسوفانی به بوته نقد و تحلیل کشانده می­شوند که هسته کانونی تفکر در میان سایرین بوده‌­اند. ویژگی مهم دیگری را که می­توان برای این کتاب درنظر گرفت این است که هرگز تلاش نمی­کند تا به نقد یک­‌سویه‌­نگرانه به فیلسوفان و مکاتب نظری بپردازد و خاستگاه دیگری را ترسیم نماید. بلکه بر آن است نگره واقعی اندیشه تاریخی فلاسفه را در یک سیر تاریخی در بستر تحولات اجتماعی و البته کمتر سیاسی، در منظر دید مخاطب قرار دهد و همین می­تواند مهم‌ترین خصلت هر کتابی باشد که در پی آن نیست تا خود را بر مخاطب تحمیل کند، بلکه همپای خواننده حرکت می­کند و اگر گاه پیشاپیش وی به راه می­افتد، از این جهت است که آینه را نشان مخاطب دهد تا خود در آن نگرد. لذت‌­انگیزی کتاب از این جنبه بسیار مهم است.

بی­‌تردید «تاریخ تحلیلی فلسفه غرب» می­تواند خلأ درک فلسفه را از نخستین دوره تا عصر پیشرفت‌های فکری و اجتماعی پر کند. آنجایی که فلسفه تمایل پیدا کرده و فرصت یافته تا به زندگی عملیِ انسان معاصر نزدیک شود. یعنی دارد به فلسفه عملی بدل می­شود تا شاید بتواند حالا از آن ذهن­گرایی محض بیرون بیاید و خود را در لایه­‌های رفتاری انسان جای دهد؛ چراکه جهان امروز پیش از هرچیز به اندیشه و اندیشیدن نیازمند است. نیاز امروز انسان درمانده در زیر چرخ­های خُردکننده تکنولوژی آن است تا دمی به تفکر بنشیند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...