آفتاب فضائل اهلبیت | الف
انتظار به پایان رسید! بشارتهای تورات و انجیل نمایان شد. پیامبری از نسل اسماعیل در سرزمین حجاز پا به عرصهی وجود گذاشت و در فاصله کوتاهی سیطرهی آخرین آیین الهی، بخش وسیعی را فراگرفت. و این هنوز ابتدای مأموریت الهی بود. او بر همه مردم مبعوث شده بود و باید زمینهی این گسترش را فراهم میساخت. با چنین هدف بزرگی آیا میتوان پذیرفت که او برنامهی توسعه آیین جهانشمول الهی را رها کند و به دست زمانه بسپارد؟! هرگز! با علم و آگاهی از سرگذشت پیشینیان و خطر انحراف و تحریفی که در ادیان گذشته پیشآمده بود آیا میتوان تصور کرد که پیامبر الهی امّت خود را رها سازد؟
ادّعای اینکه آن حضرت آنچه را برای امتهای پیشین رخداده نادیده گرفته باشد تهمت بزرگی است. آن حضرت به امر خدای تعالی برای ادامه راهش شخصیتی پرورش داد و به مردم معرفی نمود که تمام مشخصات خود را جز مقام پیامبری دارا بود. دریغا! که پس از رحلت پیامبر، مردمِ تازهمسلمان بدون اینکه از خود بپرسند: مگر مقام پیامبری انتخابی بوده که جانشین و خلیفهاش را مردم انتخاب کنند؟ در پی یک کشمکش قبیلهای بهجای علی علیهالسلام که خدای تعالی او را برای جانشینی پیامبرش تعیین فرمود بود دیگری را بر مسند قدرت نشاندند.
آیا بحث درباره «ولایت» مسئلهای است انقراض یافته؟ یا زنده و پایدار که تا قیامت برای مسلمانان سرنوشتساز است؟ حداقل سیصد آیه از قرآن درباره امیرالمؤمنین نازلشده است که بر اهمیت آن حضرت در صحنهی اسلام دلالت دارد. آیا نباید معلوم شود این آیات کدامند و مفسران اهل سنت درباره آن چه میگویند؟
اثبات ولایت صرفاً دفاع از امام علی نیست بلکه دفاع از اسلام است. اگر در جهان، حقیقتی پنهان بماند که به سرنوشت بشریت بستگی داشته باشد هیچ عذری برای خودداری از آشکار نمودن آن پذیرفته نیست.
یکی از مفسرین مشهور اهل سنت، فخر رازی است. شخصیتی که تفسیر قرآنش جزء تفاسیر مهم اهل سنت است. او باوجود این که جزء اندیشمندان اسلامی است، اما حق علی علیهالسلام را نشناخته و راه دشمنی با آن حضرت را در پیشگرفته است. او در اثنای تفسیر خود غالباً هنگامی که به آیهای از آیات ولایت میرسد دلایل شیعه را نقل میکند و آنها را مردود میشمارد. گاهی نیز فضایل علی (ع) را به ابوبکر نسبت میدهد.
از دیگر خصوصیات فخر رازی این است که اصرار دارد با استفاده از آیات، مسئله اجماع را به اثبات برساند.
کتاب «آیات ولایت در تفسیر فخر رازی» اثر علیاصغر ایماندوست کتابی است استدلالی که با استناد به منابع اهل سنت به دفاع از مکتب اهلبیت پرداخته است و در زمینه تفسیر قرآن به قرآن و مباحث کلامی حاوی مطالب ارزشمندی میباشد. دراثنای مباحث کتاب، مؤلف، نمونههایی از نظرات فخر رازی را ذکر میکند و دلایل بطلان نظر او را آشکار میسازد. طرح اشکالات و استدلالهای فخر رازی و بیان دلایل عقلی و نقلی در نقض آنها و آشکار کردن اشتباهات وی، در مواردی مطالب کتاب را به شکل مناظره در آورده است.
مباحث کتاب در دوازده بخش ارائهشده است که بخش دوازدهم آن به بررسی آثار وجود امام زمان در منابع عامه اختصاص دارد.
شیوه نویسنده بدین گونه است که در اول هر بخش، آیات مربوط به ولایت را ذکر میکند و سپس به تفسیر آنها میپردازد. در گام بعدی به اهداف هر فصل اشاره میشود و پس از مقدمهای، هرکجا که لازم باشد به نقل آراء مفسران مختلف در ذیل آیه اقدام میکند و سپس آراء فخر رازی طرح میشود. از ویژگیهای ارزشمند این کتاب آن است که هم به نقاط مثبت آراء فخر رازی اشاره میشود و هم به نقاط ضعفاش. بعد از آن، با ادله عقلی و نقلی به نظریات او میپردازد و در پایان هر بخش، نتایج حاصل از مباحث به طور مختصر ارائه میگردد.
بخش اول کتاب در موضوع «تأویل آیات متشابه و مصداق راسخان در علم» ناظر به آیه ۷ سوره آلعمران است. در این بخش ابتدا توضیحاتی راجع به محکم و متشابه، تأویل و تنزیل داده میشود و سپس آرای مفسران بزرگ مکتب خلفا از جمله فخر رازی و محمد عبده درباره این آیه بررسی میشود و بعد اثبات میگردد که مصداق راسخان در علم، پیامبر و اهلبیت میباشند.
بخش دوم کتاب به موضوع «عصمت و امامت اهلبیت» اختصاص دارد که ناظر به آیه تطهیر(احزاب/۳۳) و آیه اولیالامر (نساء/۵۴) است. هر کس در این جهان برای خود مذهبی انتخاب میکند راه عاقلانه و منطقی این است که برای انتخابش معیاری داشته باشد که او را به سعادت برساند. در این بخش، دو معیار که بر اساس آن هر مسلمانی میتواند امام خود را بشناسد مطرح میشود: مقام عصمت، یعنی انتخاب امامی که با اراده خدا از هرگونه خطا مصون است. انتصاب از طرف خدا، به این صورت که مسلمانان توسط خدا و رسول به اطاعت او مأمور شده باشند.
بخش سوم ناظر به آیه مودّت(شوری/۲۳) که همان مودّت اهلبیت است میباشد. گروهی از مفسران و محدثان مکتب خلفا به دلیل اینکه قبلاً برای خود پیشوایانی سوای اهلبیت برگزیدهاند آیه مربوط به مودّت اهلبیت را بهصورت نادرست تفسیر و تأویل کردهاند. هیچیک از پیامبران اجر رسالت طلب نکردهاند و اجری که پیامبر طلب فرموده است همان پیروی و اقتدای به اهلبیت میباشد. در این بخش از کتاب با تحلیل حدیث سفینه نوح و معرّفی صحابهی نالایق، ساختگی بودن حدیث «اصحابی کالنجوم» ثابت میشود.
در بخش چهارم، مصداق حقیقی صراط مستقیم شناسانده میشود. آنهایی که خداوند به آنان نعمت داده و راهشان را صراط مستقیم نامیده و مقصد نمازگزاران قرار داده است چه کسانی هستند؟ به اعتقاد فخر رازی این آیه دلالت بر امامت ابوبکر دارد، زیرا سرآمد صدیقین را ابوبکر صدّیق میداند. اما نگارنده با دلایلی سخن او را رد میکند و با ادله قطعی، مصداق صراط مستقیم را حضرت علی(ع) و اولاد طاهرینش میداند.
بخش پنجم، به موضوع «حضرت علی(ع) شاهد رسالت» پرداخته است. خداوند برای اثبات حقانیت پیامبر از دو شاهد نام میبرد که مقام اولین شاهد را به خود نسبت میدهد و شاهد دوم را با اوصافی معرفی میفرماید که منطبق بر امام علی میباشد.
بخش ششم به مصداق و معنی «امة وسطاً» میپردازد. کلمه امّت به معنی همه مسلمانان آنگونه که فخر رازی پنداشته است نمیباشد و مصداق آن گروه خاصی است.
در بخش هفتم مصداق آیه « فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه» اهلبیت ذکرشدهاند. زیرا آنها گروهی هستند که خداوند آنها را دوست میدارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و آنطور که فخر رازی پنداشته است درباره ابی بکر نیست.
بخش هشتم به آیه ولایت اختصاص دارد و اینکه انفاق امیرالمؤمنین در حال نماز اعلام ولایت ایشان است و نه مربوط به همه مؤمنان.
بخش نهم دیدگاه فخر رازی در ارتباط با آیات غدیر را توضیح میدهد. در این قسمت به این موضوع پرداخته میشود که عدم قبول ولایت بلافصل امیرالمونین لازمهاش انکار تمامی اسلام است و اتمام و اکمال دین با انتصاب آن حضرت تحقق یافت.
در بخش دهم شاهد تحلیل احادیث منزلت و آزمایش بزرگ مسلمانان هستیم. از اهداف این بخش بیان عدم اختصاص حدیث منزلت به جریان تبوک، و همچنین آزمایش امت پیامبر بعد از رحلت ایشان و عدم پیروزی آنها است؛ مانند: آزمایش قوم بنیاسرائیل در غیاب حضرت موسی.
بخش یازدهم کتاب به این سؤال میپردازد که از سقیفه تا شورا بر امیرالمؤمنین چه گذشت؟ و اینکه چه عواملی باعث شد تا موضوع جانشینی حضرت علی که از ابتدای بعثت بارها توسط پیامبر یادآوری شده بود نادیده گرفته شود؟ و در فاصله بین وفات پیامبر تا حکومت عثمان، برخورد ابوبکر و عمر و همچنین انصار و مهاجران با آن حضرت چگونه بود؟
در بخش دوازدهم که بخش پایانی کتاب است به موضوعی دیگر یعنی مهدویت در منابع عامّه پرداخته میشود و در ابتدا، تفسیر سوره قدر و در ذیل آن بهضرورت شناخت امام زمان، پیامدهای عدم آشنایی با امام زمان، دوازده امام قرشی، استمرار رحمت الهی به وجود امام زمان و... بررسی میشود. و از نتایج این فصل، میتوان به نزول فرشتگان در شب قدر بر امام زمان، اعتقاد علمای عامه به ظهور حضرت مهدی، شناخت امام جزء اصول دین و... اشاره کرد.
در پایان، این نکته را باید متذکر شویم که نویسندگان مکتب خلفا بخشی از آیات ولایت را نقل کردهاند و فضایل اهلبیت را بسیار نوشتهاند لکن در عمل، گروهی با شعار بیمنطق {تقدم مفضول بر فاضل} از پیروی اهلبیت سرباز زدند و گروهی دیگر برای اینکه خود و پیشوایانشان را تبرئه کنند حوادث پس از وفات پیامبر را قضای الهی مینامند...و این بخشی از عواملی است که سبب تحریر این کتاب شده است.