کتاب «عاشورا و رهایی» تازه‌ترین اثر عماد افروغ پژوهشگر و فعال عرصه فرهنگی اجتماعی و استاد دانشگاه است که با نگاهی تحلیلی به واقعه عاشورا و قیام امام حسین (ع) از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است.

عاشورا و رهایی عماد افروغ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، افروغ در مقدمه خود بر این اثر با بیان اینکه عاشورا بالاترین مرتبت اخلاق و هنرورزی است، تاکید داشته که هنرورزی امام حسین (ع) در اخلاق کریمانه و محسنانه و عمل عزیزانه و ایثار جان و نشات‌گرفته از بالاترین حد فعلیت نفس یعنی فعل شدن و رسیدن به مقامی سرشار از جود و وجود است.

وی همچنین در این کتاب عاشورا را به مثابه اثر هنری متعالی به لحاظ ماهوی و هستی‌شناسی معرفی کرده و می‌نویسد: «عاشورا یک حقیقت وجودی زیباست و با جوهر عالم و لایه‌های رمزآلود آن گره خورده است.»

وی بر همین مبناست که هدف از نوشتن این کتاب را فهم عاشورا و ویژگی‌های آن و نیز آشنایی با زمینه‌های بروز و در کنار آن مقایسه زمینه و زمانه فعلی ما دانسته است و بررسی دوباره زمینه‌های شکل‌گیری انقلاب اسلامی به تاسی از حادثه عاشورا و عبرت‌گیری از این اتفاق برای رفتارها و قول‌های امروزی‌مان معرفی می‌کند و می‌نویسد: سوال اصلی این است که بر اسلام چه گذشت که حاصلش حکومت یزید شد؟ روزی که پیامبر (ص) مبعوث شد، کسی تصور می‌کرد که مسلمانان سر از حکومت یزید درآورند؟ آیا مشکل فقط انحراف در حکومت، منفک از بدنه جامعه و قدرت مدنی بود و امامت نیز تنها دلالت بر حکومت و خلافت دارد؟

افروغ کتاب خود را در چهار گفتار با عنوان «امکان تحلیل‌های دینی و فرادینی از عاشورا و ویژگی‌های آن»، «عزت عاشورایی»، «وجه قیامی عاشورا» و «اخلاق و سیاست متعالیه و تجلی عاشورایی آن» تنظیم کرده است که غالب آن سخنرانی‌هایی بوده که وی در دهه ۹۰ ایراد و پس از ویرایش و تنظیم در این کتاب گردآوری کرده است.

این اثر از منظر توان علمی نهاده‌شده در تهیه متن آن و توجه به تحلیل‌های تازه و به‌روز و در عین حال مبتنی بر ساختار اجتماعی ایران معاصر و توجه دقیق به ساختار سیاسی و اجتماعی جهان اسلام در زمان واقعه عاشورا و نیز توجه مولف به مخاطب عام و فهم و گیرایی عامه مردم از این تحلیل و سخنرانی در زمان ایراد، اثری در خور اعتنا و قابل توجه برای علاقه‌مندان به مباحث نظری و نیز مخاطبان آثار و افکار عماد افروغ به شمار می‌رود.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...