آیین رونمایی از مجموعه‌شعر آیینی «من از کودکی…»‌ اثر علی انسانی شاعر آیینی و مداح پیشکسوت، با حضور جمعی از شاعران آیینی و مداحان اهل‌بیت (ع)، در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.

من از کودکی…»‌ اثر علی انسانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در این مراسم چهره‌هایی چون حاج منصور ارضی، یوسفعلی میرشکاک، ناصر فیض، علی‌محمد مودب، محمود حبیبی کسبی، میلاد عرفان‌پور، محمدرضا سنگری، قاسم صرافان، محمدجواد شرافت و جمعی از علاقه‌مندان به ادبیات آیینی حضور داشتند.

یوسفعلی میرشکاک شاعر، نویسنده و منتقد ادبی در این مراسم گفت: خیلی مختصر می‌گویم که هویت قومی و دینی را در همه فرهنگ‌های باستانی، شعر نگه می‌داشته است؛ شعری که بتواند اسطوره و اسوه را پاسداری کند. درست است که شعر از شعر قرن‌های پیش به مرور نزول پیدا می‌کند و از توحید به امامت می‌آید و متأسفانه امامت را هم منحصر در مرثیه دیدند، این شعر که من معتقدم نگهدار و نگهبان هویت است، در این روزگار، اندک اندک دوباره توسط بزرگانی چون علی انسانی رفعت پیدا کرد. شعر هنر است و به نظر من هنر هنرهاست؛ چون خیلی چیزها فراموش می‌شود اما آن جایی که عاطفه و تخیل و تفکر و توجید و امامت و… همه اینها با همدیگر همراه می‌شوند و موثر واقع می‌شود، راهی است که امثال آقای علی انسانی باز کرده‌اند.

میرشکاک ادامه داد: آنچه را که همه دین‌فروشی‌ها و خطاکارها و اشتباه‌کارها مورد مخاطره قرار می‌دهند، ‌هنر امثال آقای انسانی جبران می‌کند و خلأها را پر می‌کند. خود من یک نمونه‌اش هستم. حاجی یادش است. من وقتی که محضر ایشان را دریافتم، برای هیچکس و هیچ احدی شعر نمی‌نوشتم الا یک نفر و آن هم مولا امیرالمومنین (ع) بود. هیچ حرفی هم به خرجم نمی‌رفت و می‌گفتم چرا دارند برای دیگران شعر می‌گویند؟ صدای ایشان و شعر ایشان و تصرف ایشان در نفس و عقل نداشته بنده کار را به جایی رساند که دیدم الحمدلله برای همه اهل بیت (ع) دارم شعر می‌نویسم و دست و پایی می‌زنم. و مهم‌تر از همه همین بنده ناچیز را، هنر ایشان و تصرف ایشان رساند به جایی که بگویم «جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه / سرّ سرمستی هفتاد و دو ملت زهراست». یادم است که چهل و خرده‌ای سال پیش، رساترین صدایی که موجب شد ماها به جای اینکه در فضای شعر روشنفکرانه کار کنیم، به دامان اهل بیت (ع) برگردیم، همین آقای انسانی بود. من دست کم در دایره وجودی خودم این را مدیون آقای انسانی هستم. مولا یار شما باد. دست آقای انسانی را هم می‌بوسم.

در ادامه علی انسانی شاعر کتاب «من از کودکی…»، گفت: به عنوان کسی که دم از ستایشگری اهل بیت (ع) می‌زند، موافق نبودم که چنین جلسه‌ای برای کتاب من برگزار شود. اما شد و دوستان لطف داشتند. من قصدم بر این بود که اگر کتاب رونمایی می‌شود، راه برای نقد و بررسی آن هم باز شود. نگوییم آنچه من گفتم وحی منزل است.

انسانی ادامه داد: امام کاظم(ع) به فرزدق می‌فرماید شعر گفتن جان کندن است، اما در راه ما خاندان می‌شود از جان هم گذشت. اما چه شعری؟ شعری که مصداق «ان من الشعر لحکمه» باشد. باید شعر، این عطیه را، مردمی نگه داریم. شعرهای عاشقانه که برای خط و خال و دست و معشوق مجازی می‌گوییم، مگر چقدر می‌ماند؟ اما اگر شعری باشد که مردم بر سر خوان آن بنشینند و با آن گریه کنند، ماندنی است و مردم دعاگو هستند. انشاالله معصومین یک بیت از شعر من را قبول فرمایند.

این شاعر و مداح پیشکوست در پایان گفت: به شاعران می‌گویم حیف است که این عطیه الهی را جای دیگری خرج کنیم. امروز هم شعر آیینی به چه روزی افتاده است. انشاالله با برنامه‌ای که دوستان دارند، شعر آیینی هم سامان بگیرد.

اسماعیل آذر نیز در این مراسم با اشاره به دوستی‌اش با علی انسانی، گفت: من هم سال‌هاست که با جناب انسانی دوستی دارم و همیشه هم بحث و گفتگوی ما درباره شعر و شاعری است. فقط خواستم دو جمله بگویم. سخن من این است که ما باید در مدیحه‌هایمان از افکار حضرت زینب (س) و امام حسین (ع) بیشتر بگوییم. وقتی که من کتاب تاریخ شعر عاشورایی را می‌نوشتم، تقریبا تمام مدحیه‌ها و مرثیه‌ها را مطالعه کردم؛ از قرن ۴ هجری تا روزگار خودمان. همه این شعرها درباره زخم‌های امام حسین (ع) بود که البته ضرورت دارد و لازم است ولی خیلی کم دیدم که شاعران از تفکر حضرت سیدالشهدا (ع) بگویند.

سپس شهرام شکیبا شاعر، طنزپرداز و مجری، گفت: علی انسانی به ما یاد داد «هرچه گفتیم جز حکایت دوست / در همه عمر از آن پشیمانیم». خیلی از ما شاعران در عرصه‌های دیگر شعری هم نفسی می‌کشیدیم و در سنین نوجوانی که عشقی هم به روضه داشتیم، گمان‌مان این بود که شعر روضه همین است که می‌شنویم. ما با شعر آشنا بودیم ولی فکر می‌کردیم شعر روضه یعنی «کاش به جای تو مرا می‌زدند». در جلسات آقای انسانی بود که شنیدم «گویا که شفق سپیده را می‌بوسد»، یا درباره مراسم دفن حضرت زهرا (س) غزلی از حافظ را می‌شنیدیم که می‌گفت «زبان خامه ندارد سر بیان فراق / چگونه شرح دهم با تو داستان فراق». اینجا فهمیدیم که شعر در مجلس اهل بیت (ع) می‌تواند جور دیگری هم باشد.

شکیبا ادامه داد: علی انسانی به صورت وسواس‌گونه از تزئینات شعر استفاده می‌کند؛ از صنایع بدیعی و معنوی و زبانی. این نشان می‌دهد که موضوع برایش عزیز است. یادم است آقای معلم می‌گفت وقتی می‌خواهی چیزی را به محبوب هدیه کنی، باید در بهترین بسته‌بندی بگذاری و بهترین کلمات را انتخاب کنی. آقای انسانی هم در شعر آیینی همین‌گونه هستند و در این زمینه فراوان کوشیده‌اند. مسیر آقای انسانی فقط شعر و شاعری نیست، بلکه در تهذیب نفس هم بسیار کوشیده‌اند. ما به عنوان شاعران آیینی هم اگر این ملاحظات را در نظر بگیریم، شعرمان شریف‌تر و درست‌تر خواهد بود.

پایان‌بخش مراسم مداحی حاج علی انسانی و بازخوانی شعر معروف خود، «من از کودکی عاشقت بوده‌ام / قبولم نما گرچه آلوده‌ام» بود که با همراهی و استقبال حاضران همراه شد و برای لحظاتی حال و هوای جلسه را عوض کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...