کتاب «مسئولیت و داوری» [Responsibility and judgment] نوشته هانا آرنت با ترجمه میثم محمدامینی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

مسئولیت و داوری» [Responsibility and judgment] نوشته هانا آرنت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۰۳ با گردآوری جروم کُن و توسط انتشارات شاکن در نیویورک چاپ شده است.

این‌کتاب دربرگیرنده مقالات و درس‌گفتارهای مستقل هانا آرنت فیلسوف آلمانی آمریکایی است. آرنت متولد ۱۹۰۶ و درگذشته به سال ۱۹۷۵ است که او را بیشتر با مفاهیمی مثل فلسفه سیاسی، توتالیتاریسم، شر و اخلاق می‌شناسند. مقالات و نوشته‌های «مسئولیت و داوری» مربوط به دهه‌های پایانی زندگی این‌فیلسوف هستند.

آرنت در سال‌های آخر عمر در پی فهم معنا و مفهوم مسئولیت و داوری بود. پرسش اصلی و محوری‌اش هم از این‌قرار بود که وقتی معیارهای سنتیِ اخلاق نتوانستند فرهیخته‌ترین اعضای جامعه متمدنِ آلمان را از دست یازیدن به شنیع‌ترین کارها باز دارند، قوه داوریِ انسان چطور خیر را از شر، و درست را از نادرست بازمی‌شناسد؟ اخلاق و سیاست در کنار خیر و شر ازجمله موضوعات محوری مقالات کتاب «مسئولیت و داوری» هستند.

کتاب پیش‌رو ۲ فصل اصلی دارد که عبارت‌اند از «مسئولیت» و «داوری» که هرکدام ۴ نوشتار از آرنت را شامل می‌شود.

مقالات و نوشتارهای فصل اول از این‌قرارند: «مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری»، «پرسش‌هایی از فلسفه اخلاق»، «مسئولیت جمعی» و «تفکر و ملاحظات اخلاقی».

در دومین‌فصل هم مخاطب با این‌مطالب روبروست: «تاملاتی درباره لیتل راک»، «جانشین: گناه با سکوت؟»، «آشویتس تحت محاکمه» و «عاقبت اعمال».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

سرانجام می‌رسیم به بهت‌آورترین سرگشتگی که پیشتر صرفا اشاره‌ای به آن کردم: پرهیز یا طفره‌روی از خباثت بشری یا لاپوشانی آن. اگر سنت فلسفه اخلاق (به تفکیک از سنت اندیشه دینی) از سقراط تا کانت، و چنان‌که خواهیم دید، تا زمان حاضر، بر سر یک نکته توافق نظر داشته باشد، آن نکته این است که ممکن نیست انسان عمدا کارهای خبیثانه بکند، ممکن نیست که شر را محض خاطر شر بخواهد. بی‌تردید سیاهه مفاسد بشریْ دیرینه و غنی است، و در فهرستی که نه شکمبارگی از قلم افتاده نه کاهلی (که در هر حال مسائلی جزئی‌اند)، عجیب آنکه جای سادیسم، لذت محض بردن از ایجاد درد و رنج یا اندیشیدن به آن، خالی است؛ یعنی همان رذیلتی که به‌حق می‌توانیم بدترینِ تمام رذایل بخوانیم، رذیلتی که قرن‌ها فقط در ادبیات هرزه‌نگارانه و نقاشی‌های منحرفان شناخته شده بود.

این‌کتاب با ۳۱۸ صفحه، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۳۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...