همایش بین‌المللی بزرگداشت یک‌هزار و یک‌صد و پنجاهمین سال تولد ابوعبدالله رودکی در روزهای 22 و 23 مهرماه در تهران برگزار می‌شود.

در همایش بزرگداشت این شاعر و موسیقیدان ایرانی که از سوی پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برگزار خواهد شد، بنا بر اعلام برگزارکنندگان، موضوعاتی همچون: زندگی‌نامه و آثار، عصر و محیط فکری رودکی، رودکی در ایران و جهان، نقد و بررسی منابع رودکی‌شناسی، حکمت، فلسفه و دین‌شناسی در آثار رودکی از سوی صاحبان نظر مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

رودکی و ادب فارسی، شعر و زبان رودکی، زیبایی‌شناسی و هنر در آثار رودکی، رودکی و ادبیات تطبیقی، جایگاه آموزه‌های رودکی برای انسان معاصر، تعلیم و تربیت در شعرهای رودکی و خلاقیت‌های هنری رودکی، از دیگر موضوعاتی است که در این همایش دوروزه در قالب سخنرانی ارائه خواهد شد.

"ابوعبدالله رودکی" شاعر و موسیقیدان بزرگ ایرانی در قرن سوم و چهارم هجری قمری است. وی در قرن سوم هجری در روستای پنج رودک، دو فرسنگی سمرقند، زاده شد و در همان روستا از جهان رفت.

او نخستین شاعری است که قالب‌های گوناگون شعر پارسی را بر پایه‌ای استوار بنا نهاد. بزرگداشت این شاعر نام‌دار ایرانی هم‌زمان با ثبت نام این شخصیت در فهرست بزرگداشت مشاهیر که از سوی یونسکو صورت گرفته است، برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا، یونسکو در سال‌های 2008 و 2009، 67 سده و هزاره را در زمینه‌ی مشاهیر ادب به ثبت رسانده است، که از این تعداد، چهار شخصیت به ایران تعلق دارند.

هشتصد و پنجاهمین سالگرد درگذشت سنایی غزنوی، نهصد و پنجاهمین سالگرد تولد امام محمد غزالی، یک‌صد و پنجاهمین سال‌روز حیات سیدجمالدین اسدآبادی و یک‌هزار و یک‌صد و پنجاهمین سال‌روز تولد رودکی، از جمله موضوعاتی است که از سوی یونسکو به ثبت رسیده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...