کتاب «در سرزمین امام‌باره‌ها» با زیر عنوان «مطالعه‌ی انسان‌شناختی فرهنگ اسلامی و تشیع مردمی در هند» اثر جبار رحمانی توسط نشر آرما منتشر شد.

«در سرزمین امام‌باره‌ها» به زیر عنوان «مطالعه‌ی انسان‌شناختی فرهنگ اسلامی و تشیع مردمی در هند» اثر جبار رحمانی

به گزارش کتاب نیوز؛ این کتاب بیست‌ونهمین عنوان از مجموعه‌ی کتابهای سرو (مطالعات اجتماعی شیعه) است که زیر نظر محسن‌حسام مظاهری منتشر می‌شود.

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:

موضوع بخش‌های مختلف این کتاب، فرهنگ اسلامی با تأکید بر شیعیان در سرزمین هند است. بررسی محدود این فرهنگ به‌خوبی، بیانگر تعامل سنت‌های اسلامی ایران با سنت‌های مذهبی و فرهنگی هندی در شکل‌دادن به اسلام و به‌خصوص تشیع هندی است. در کتاب حاضر از یک‌سو تلاش کرده‌ام منطق فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی در هند را ذیل ایده‌ی اسلام هندی مورد بررسی قرار بدهم و خاص‌بودگی و تمایز آن با سیر حوزه‌های تمدنی در جهان اسلام را نشان بدهم و از سوی دیگر در مطالعه‌ی فرهنگ شیعی تلاش کرده‌ام با بررسی عمیق در میان شیعیان لاکنو، این فرهنگ شیعی هندی را به‌عنوان بخشی کلیدی از همان فرهنگ اسلام هندی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده و نشان دهم که تمدن هندی نسخه‌ی خاص خودش از فرهنگ اسلامی و شیعی را ایجاد کرده است؛ و این کار را به‌طوری شگفت‌انگیز و ظریف، به شیوه‌ای خاص خود انجام داده که او را از سرنوشت و سرگذشت اسلام و تشیع در ایران و عراق و مصر و ترکیه و... متمایز ساخته است. مبنای این مطالعات بیش از هرچیز مبتنی بر تجربه‌های میدانی من از مناطق مختلف اسلامی / شیعی هند بود.

پیش از این کتابهای «تراژدی جهان اسلام» محسن‌حسام مظاهری، «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا» محمد مشهدی نوش‌آبادی، «مطالعات شیعه‌شناسی در ایتالیا» بیانکاماریا اسکارچا اَمورتی، «اخگر گداخته‌ حکومت» علی طاهر الحمود، «دوراهی روحانیت» کمال رضوی، «پل تا جزیره» مهدی سلیمانیه، «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی» محسن‌حسام مظاهری، «آیین‌های تلویزیونی و بازنمایی حزن و فرح مذهبی» علی جعفری، «عاطفه‌گرایی و عقل‌گرایی در مراسم مذهبی» علیرضا قبادی، «هیئت‌های عزاداری در جامعه‌ی ایران» جبار رحمانی، «ساکنِ خیابان ایران» محسن‌حسام مظاهری، «سفر به تنهایی» محمدرضا پویافر، «زمان در زندان» زهره سروش‌فر و «زیست شیعی: مناسکی‌شدن مسلمانان در ایران امروز» نوشته‌ی دیوید تورفیل در مجموعه کتابهای سرو منتشر شده بود.

«در سرزمین امام‌باره‌ها» به قلم جبار رحمانی ۶۱۲ صفحه وزیری و با قیمت 350هزار تومان توسط نشر آرما منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...