کتاب «در باب بکت» نوشته آلن بدیو با ترجمه احمد حسینی توسط انتشارات بوتیمار منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، کتاب «در باب بکت» نوشته آلن بدیو به تازگی با ترجمه احمد حسینی توسط انتشارات بوتیمار منتشر و راهی بازار نشر شده است. گردآوری مطالب نسخه اصلی کتاب توسط آلبرتو توسکانو انجام شده و این کتاب به عنوان چهارمین کتاب مجموعه «اندیشه» که این ناشر چاپ می کند، به چاپ رسیده است.


نسخه اصلی کتاب پیش رو، در سال 2003 با عنوان «On Beckett» توسط انتشارات کلینامن در منچستر انگلستان به چاپ رسیده است. این کتاب 3 فصل اصلی با عناوین «نوشتن ژنریک»، «میل خستگی ناپذیری» و «هستی، وجود، اندیشه: نثر و مفهوم» دارد که هرکدام به بخش های مختلف تقسیم می شوند.

آلن بدیو فیلسوف فرانسوی، بکت را خواب زده‌ای ایرلندی می‌داند اما از منظری دیگر، می‌توان این میل به بی‌خوابی و اندیشه مدام را در خود بدیو و در کتاب «در باب بکت» مشاهده کرد. این کتاب در وجهی نمادین، مانند شخصیت لاکی در انتظار گودو، آنجا که به فکر کردن فراخوانده می شود، بی وقفه و خودانگیخته و با نظمی خودبسنده آن چنان می تازد که تنها با دستور سکوت، آرام می‌گیرد. اما این سکوت نه به معنای واگذاری که به معنای زیرزمینی شدن صداست.

کتاب پیش رو، متشکل از مقالاتی است که بدیو طی سال‌های مختلف به زبان فرانسوی نوشته و مترجمان انگلیسی زبان کتاب، آلبرتو توسکانو و نینا پاور، این مقالات را گردآوری کرده و پس از تصحیح و ویرایش به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌اند.

ضرورت و هدف آن، سیاه خاکستری به مثابه جایگاه هستی، درباره سوژه نفسگرا به مثابه شکنجه، تحول در آثار بکت پس از 1960، عشق و خاصیت عددی آن و... از جمله مسائلی هستند که در فصل اول کتاب به آن‌ها پرداخته شده است. در فصل دوم نیز مقالات بدیو به موضوعاتی چون زیبایی، ریاضت به مثابه روش، هستی و زبان، رخداد و نام آن، عشق، نوستالژی، تئاتر و... پرداخته است. در فصل سوم نیز قوانین بدتر کردن، اعمال بدتر کردن، پرسش و شروط آن، اصل گفتن، وسوسه و سوالاتی از این دست که سوژه چگونه می تواند اندیشه باشد؟ مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

همین نگاه را می‌توان در اتاقی دید که دو شخصیت اصلی آخر بازی، در آن گرفتار شده‌اند؛ یا اتاقی که مالون در آن می‌میرد (تقریبا به سوی مرگ حرکت می کند)؛ یا خانه آقای نات در وات و همین طور در استوانه ای که در آن موجودات گمشدگان، وول می خورند. در تمامی این موارد، ساختار داستانی بر مبنای مکان استوار می‌شود و جهانی را می سازد که بیش از حد محدود است. به این ترتیب آنگاه که نثر می کوشد هستی را دریابد، گریز هستی را می توان به صورت موقتی، سد کرد.

در عوض فضای باز، ویژگی تصادفی مسیرها را به رخ می‌کشد؛ یعنی با گسترش پراکندگی می کوشد تا حد امکان به گریز نمودها نزدیک کند. آنچه مورد پرسش است، نوعی برابری دیگر میان زبان و هستی است: انعطاف پذیری زبان با تطبیق پذیری هستی سازگار است. این برابری، تحولاتی را در پی دارد. می توان این مسئله را در مناطق خوش آب و هوای ایرلند (دشت، تپه‌ها، جنگل های تاریک) که در آن مالوی به دنبال مادرش می گردد و موران در پی مالوی است، مشاهده کرد...

این کتاب با 228 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 180 هزار ریال به چاپ رسیده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...