کتاب "چشم سوم" که مشهورترین عکس‌های جهان در کنار نقد و بررسی شیوه‌های عکس‌برداری عکاسان آن‌ها را در خود دارد، در لبنان منتشر شد.

به گزارش ایبنا به نقل از روزنامه اماراتی "البیان"، از مشهورترین عکاسانی که عکس‌هایشان در این کتاب آمده می‌توان به "احمد الاسعد" عکاس لبنانی که عکس‌هایش در جنوب لبنان شهرت فراوانی دارد، "آلستر بلک" انگلیسی، دندانپزشکی که بیست سال از زندگی خود را وقف عکاسی کرد، "لطیفه التیجانی" عکاس مراکشی و معاون وزیر فرهنگ این کشور که از طرف یونسکو به عنوان رئیس پروژه مرکز هنرهای زیبای منطقه دریای مدیترانه انتخاب شد، "مکرم جاد الکریم"، عکاس مصری که مشهورترین تصاویر ترور "انور سادات" رئیس‌جمهوری اسبق مصر را عکس‌برداری کرد و سال 1982 مدال طلای بهترین عکاس جهان را گرفت، "آزاد بوباجیان" عکاس سوری که از سوی انجمن عکاسان نیویورک به عنوان بهترین عکاس انتخاب شد، "امیل زولا" نویسنده مشهور فرانسوی که همگان او را با آثار ادبی‌اش می‌شناسند، "سوزان فلامیس" یکی از مهشورترین عکاسان زیر آب جهان اشاره کرد.

این کتاب در 135 صفحه مصور به چاپ رسیده و در آن عکس‌های 35 عکاس جهان دیده می‌شود.

هنر |
او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...