کتاب «درباره زمان» نوشته سید موسی دبیاج توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.

درباره زمان سید موسی دبیاج

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، سید موسی دیباج نویسنده این‌کتاب، دارای مدرک دکتری فلسفه از آمریکاست و هم‌اکنون به عنوان عضو هیأت علمی در گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تدریس و پژوهش اشتغال دارد. «فی المکان»، «هرمنوتیک متن و اصالت آن، به ضمیمه هرمنوتیک قرآن»، «فلسفه و معماری» تألیف مشترک با حسین سلطان‌زاده، «آرا و عقاید سیداحمد فردید؛ مفردات فردیدی»، «شعور معماری ایرانی: منابع تاریخی معماری ایرانی»، «شعر و خانه ما: تحقیقی در معماری و ادب معاصر» و «پرسش فلسفی؛ ایرانی بودن چیست؟» از جمله تالیفات او هستند.

دیباج در کتاب «درباره زمان» به مقوله زمان و بررسی آن از دیدگاه‌های مختلف پرداخته است. او درباره زمان معتقد است زمان امر بسیط است؛ جنس، فصل، ماده و صورت ندارد و شناخت زمان نیز بسیط و بدیهی و بلکه بدیهی‌تر از بسیاری بدیهیات دیگر است. همچنین زمان نمی‌تواند با هیچ شیء دیگری قیاس شود. هر شیئی در مجاورت زمان اعتبار این همانی خود را از دست می‌دهد و تنها زمان در این همینی خود می‌ماند.

مطالب این‌کتاب در ۱۰ فصل تدوین شده که به‌ترتیب عبارت‌اند از: سرآغاز پرسش، نظریه اصل و آغاز زمان، زمان و نسبیت، حدوث زمانی و حدوث شیئی، صیرورت جوهری زمان، اجزاء مقموم زمان، امتداد و مختصات در زمان و مکان، زمان و حرکت، ماهیت و هستی زمان و حیات انسان و وحدت انسان و فصل ضمیمه زمان در نظریه پدیدارشناسی.

این‌کتاب با ۲۳۱ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...