کتاب زندگینامه داستانی شهید حسین صافی با عنوان «کبوتر قاصد» روانه بازار نشر شد.

شهید حسین صافی کبوتر قاصد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، «کبوتر قاصد» به قلم سیروس فتحی با هدف آشنایی نسل جوان، نوجو و آرمان‌گرا از زندگی یکی از دانش‌آموزان شهید استان بوشهر نوشته شده است. این کتاب روایت از تولد تا شهادت شهید صافی است که بر اساس گفت‌و‌گوهای شفاهی با خانواده، فرمانده و دوستان و هم‌رزمان و همچنین دست نوشته‌هایی از هم‌رزمان شهید جمع‌آوری شده است.

در قسمتی از کتاب آمده است: «فرمانده تیپ امام حسین (ع) تمام ساز و کارها را برای آمادگی نیروهایش فراهم کرده بود. شهید حاج حسین خرازی، همه فرمانده گردان‌ها را توجیه کرده بود. قرار شد گردان اهواز خط شکن باشد و منطقه را برای عملیات رزمنده‌ها آماده کند. تیپ عاشورا، تیپ امام سجاد (ع) و امام حسن(ع) هم آمده بودند. حسین اون روزها وقتی تحرک و جابه‌جا شدن نیروها را می‌دید مرتب از فرمانده می‌پرسید: اگه قراره حمله به دشمن بشه، من تو عملیات هستم؟ و...»

کتاب«کبوتر قاصد» با ۱۶ فصل به همراه عکس‌هایی از مراسم تشییع پیکر شهید در فروشگاه‌های سراسر کشور و همچنین در فروشگاه اینترنتی انتشارات مدرسه در دسترس مخاطبان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد. سیاستی که پس از بحران اقتصادی دوره بوش با شعار «هیچ کودکی جا نماند» ادامه یافت... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...