کتاب زندگینامه داستانی شهید حسین صافی با عنوان «کبوتر قاصد» روانه بازار نشر شد.

شهید حسین صافی کبوتر قاصد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، «کبوتر قاصد» به قلم سیروس فتحی با هدف آشنایی نسل جوان، نوجو و آرمان‌گرا از زندگی یکی از دانش‌آموزان شهید استان بوشهر نوشته شده است. این کتاب روایت از تولد تا شهادت شهید صافی است که بر اساس گفت‌و‌گوهای شفاهی با خانواده، فرمانده و دوستان و هم‌رزمان و همچنین دست نوشته‌هایی از هم‌رزمان شهید جمع‌آوری شده است.

در قسمتی از کتاب آمده است: «فرمانده تیپ امام حسین (ع) تمام ساز و کارها را برای آمادگی نیروهایش فراهم کرده بود. شهید حاج حسین خرازی، همه فرمانده گردان‌ها را توجیه کرده بود. قرار شد گردان اهواز خط شکن باشد و منطقه را برای عملیات رزمنده‌ها آماده کند. تیپ عاشورا، تیپ امام سجاد (ع) و امام حسن(ع) هم آمده بودند. حسین اون روزها وقتی تحرک و جابه‌جا شدن نیروها را می‌دید مرتب از فرمانده می‌پرسید: اگه قراره حمله به دشمن بشه، من تو عملیات هستم؟ و...»

کتاب«کبوتر قاصد» با ۱۶ فصل به همراه عکس‌هایی از مراسم تشییع پیکر شهید در فروشگاه‌های سراسر کشور و همچنین در فروشگاه اینترنتی انتشارات مدرسه در دسترس مخاطبان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...