کتاب «در سینه‌ات نهنگی می‌‌تپد» نوشته «عرفان نظرآهاری» با تصویرگری «حسن عامه‌کن» و طراحی گرافیک «شاپور حاتمی» منتشر شد.

به گزارش فارس این کتاب از سیزده فصل تشکیل شده است: ما همسایه خدا بودیم، ابر و ابریشم و عشقف خدا چلچراغی از آسمان آویخته است، در سینه‌ات نهنگی می‌تپد، پیش از آن که قلبت را بدزدندف در حوالی بساط شیطان، طناب‌های وسوسه در دستش است، دو بال کوچک نارنجی، می‌وزد و می بارد و می‌گردد و می‌تابد، قلبم افتاده آن طرف دیوار، قلبم کاروانسرایی قدیمی است، خوشبختی خطر کردن است و بهار که بیاید رفته‌ام.

اینکه مدام به سینه‌ات می‌کوبد، قلب نیست؛ ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می‌شود. ماهی کوچکی که طعم تنگ آزارش می‌دهد و بوی دریا هوایی‌اش کرده است.
قلب‌ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس. اما کیست که باور کند در سینه‌اش نهنگی می‌تپد؟!
آدم‌ها، ماهی‌ها را در تنگ دوست دارند و قلب‌ها را در سینه. اما ماهی وقتی در دریا شناور شد ماهی است و قلب وقتی در خدا غوطه‌خورد، قلب است.
هیچ کس نمی‌تواند نهنگی را در تنگی نگه دارد؛ تو چطور می‌خواهی قلبت را در سینه نگه داری؟ و چه دردناک است وقتی نهنگی مچاله می شود و وقتی دریا مختصر می‌شود و وقتی قلب خلاصه می‌شود و آدم قانع.

این ماهی کوچک، اما بزرگ خواهد شد و این تنگ، تنگ خواهد شد و این آب ته خواهد کشید.
عرفان نظرآهاری متولد 1353 در تهران است. او کارشناس ادبیات انگلیسی و کارشناس ارشد ادبیات فارسی است. کتاب‌های او تاکنون جوایز متعددی مثل کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه پروین اعتصامی و جشنواره آموزشی رشد را از آن خود کرده است.

کتاب «در سینه‌ات نهنگی می‌تپد» با 60 صفحه، شمارگان پنج هزار نسخه و قیمت رویایی 1600 تومان توسط انتشارات «صابرین» منتشر شده است.
این انتشارات پیشتر از نظرآهاری، کتاب‌های «نامه‌های خط خطی»، «پیامبری از کنار رودخانه ما رد شد» و «لیلی نام تمام دختران زمین است» را منتشر کرده است

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...