این کتاب تلاش می‌کند جلوه‌های مختلفی از مبانی و آموزه‌های مدارا در فقه را در آیات و روایات و متن فقه اسلامی و هم‌چنین، سیره عملی اولیای دین نشان دهد.

مدارا در فقه سید حسین هاشمی فرد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «مدارا در فقه» نوشته سید حسین هاشمی فرد از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.

این کتاب تلاش می‌کند جلوه‌های مختلفی از مبانی و آموزه‌های مدارا در فقه را در آیات و روایات و متن فقه اسلامی و هم‌چنین، سیره عملی اولیای دین نشان دهد. در راستای این هدف، نویسنده ضمن اشاره به مفهوم و معنای مدارا و اقسام آن در بخش اول این کتاب، در بخش دوم، تلاش می‌کند اهمیت مدارا در آیات و روایات را نشان دهد. برای این منظور هم، از دل آیات و روایات، مدارا در عرصه‌های مختلف اجتماع، سیاست، فرهنگ، عرصه نظامی، اقتصاد، خانواده و در عرصه وظایف عبادی را استخراج می‌کند و پیامدهای آن را، در قالب‌ پیامدهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی به تصویر می‌کشد.

بخش سوم این اثر، با عنوان «مدارا در فقه» به تدوین قواعد فقهی، ضوابط اصولی و احکام فقهی مرتبط با مدارا می‌پردازد. «مدارا در سیره اولیای دین» نیز، عنوان بخش چهارم است که در آن مدارا در سیره پیامبر اسلام، مدارا در سیره امامان و مدارا در سیره فقیهان، از نظر گذرانده شده است.

در پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «به جرئت می‌توان گفت درین اسلام، دین مدارا و آسان‌گیری است؛ دینی که نمی‌توان در آن تکالیف خارج از ظرفیت طبیعی انسان پیدا کرد و خود بارها به این نکته تصریح کرده است که ضرر و سختی در آن راهی ندارد و هر آنچه دارای مشقت باشد، از احکام آن خارج است. در این نوشتار سعی شده است جلوه‌های مختلفی از مبانی و آموزه‌های مدارا در فقه را در آیات و روایات و متن فقه اسلامی و همچنین سیره عملی اولیای دین نشان دهیم.»

در بخشی از فصل نخست کتاب می خوانیم: «مدارا در لغت به معنای رفتار همراه با نرمی و لطافت است. لغت‌نگاران با توجه به اینکه این واژه از چه ریشه‌ای گرفته شده است معانی مختلفی ارائه کرده‌اند. برخی گفته اگر از ریشه‌ با همزه گرفته شده باشد به معنای دفع شی و به عبارتی پیشگیری یا در امان ماندن از شر است و اگر از ریشه مدرن بدون همزه دری مشتق شده باشد به معنای فریب دادن است...»

در فصل دوم کتاب با عنوان «عرصه‌های مدارا» نیز آمده است: «سیر طبیعی زندگی انسان همواره با تزاحم منافع همراه بوده است. این تضاد منافع می‌تواند در بین اعضای یک خانواده اتفاق بیافتد یا خود را در گستره وسیع‌تر در جامعه و بین افراد یا گروه‌های اجتماعی بزرگ‌تر نشان دهد و از آنجا که در آفرینش انسان، گوناگونی و تفاوت شاهدیم به همین جهت برای وصول به همبستگی اجتماعی ناچاریم دست به اقداماتی بزنیم که از شدت مقابله بکاهیم. در این راستا مدارا می‌تواند یکی از اصلی‌ترین راه‌های رسیدن به همگرایی و کاهش شکاف‌های اجتماعی باشد. از این رو در نصوص دینی خردمندترین مردم کسی معرفی می‌شود که بیشترین مدارا با جامعه داشته باشد و در نقطه مقابل با بیچاره‌ترین انها کسی مطرح می‌شود که با جامعه به بدرفتاری و اهانت بپردازد.»

کتاب «مدارا در فقه» نوشته سید حسین هاشمی فرد در ۱۳۸ صفحه و با قیمت ۲۸ هزار تومان از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...