وقتی پول بی‌ارزش می‌شود | اعتماد


کتاب «تورم و فروپاشی» [Fiat money inflation in france] نوشته اندرو دیکسون وایت و آدام فرگوسن [Andrew Dickson White & Adam Fergusson]، ترجمه محسن عسکری جهقی دو ماجرای واقعی و تاریخی را تعریف می‌کند؛ داستان‌هایی که نشان می‌دهند کشورهایی که گرفتار کمبود منابع مالی شدند، چگونه راهی را انتخاب کردند که درنهایت اوضاع‌شان را بدتر کرد. این کتاب، بدون شعار و اغراق، از واقعیت‌های تلخ دو کشور فرانسه و آلمان پرده برمی‌دارد.

«تورم و فروپاشی» [Fiat money inflation in france] نوشته اندرو دیکسون وایت و آدام فرگوسن [Andrew Dickson White & Adam Fergusson]،

در داستان اول، اندرو دیکسون وایت به دوران بعد از انقلاب فرانسه در قرن هجدهم نگاه می‌کند. دولت جدید فرانسه پس از سقوط نظام قبلی با مشکلات اقتصادی سنگینی روبه‌رو شد. برای جبران کمبود منابع، تصمیم گرفت مقدار زیادی اسکناس کاغذی چاپ کند. در ابتدا شرایط بهتر به نظر رسید؛ مردم پول بیشتری در جیب داشتند و معاملات رونق گرفت‌ اما این وضعیت، خیلی زود به مشکل ‌خورد. هرچه اسکناس بیشتری چاپ شد، قیمت‌ها بالا رفت و خرید و فروش به شکل طبیعی از بین رفت. مردم کم‌کم اعتمادشان را به پول از دست دادند، چون می‌دیدند قدرت خریدشان روزبه‌روز کمتر می‌شود. نتیجه نهایی این تصمیم‌ها، بی‌ثباتی اقتصادی، سردرگمی عمومی و سقوط اعتماد عمومی بود.

در بخش دوم، آدام فرگوسن به آلمان بعد از جنگ جهانی اول سر می‌زند. دولت آلمان، پس از پرداخت غرامت‌های سنگین جنگ، دیگر توان اداره کشور را نداشت. راه‌حلی که انتخاب شد، همان چیزی بود که فرانسه امتحان کرده بود؛ یعنی چاپ بی‌حساب پول‌ اما چاپ پول بدون پشتوانه، مثل تزریق آب شور به بدن تشنه بود. در مدت کوتاهی، قیمت کالاها چندین برابر شد. مردم مجبور بودند چمدان‌ یا فرغون‌ پر از اسکناس با خود حمل کنند تا بتوانند فقط یک قرص نان بخرند. طبقه متوسط نابود شد، پس‌اندازها بی‌ارزش شد و همه ‌چیز به‌ هم ریخت. بی‌اعتمادی به پول، باعث از بین رفتن نظم اقتصادی و اجتماعی شد.

نویسندگان کتاب با زبانی روشن نشان داده‌اند که این اتفاقات فقط مربوط به گذشته نیست. وقتی دولت‌ها برای رفع مشکلات بودجه‌ای به چاپ پول روی می‌آورند، نشانه‌ای از ضعف در مدیریت منابع و ناتوانی در تصمیم‌گیری‌های سخت به چشم می‌خورد. در چنین شرایطی، تورم از کنترل خارج می‌شود، ارزش پول پایین می‌آید‌ و مردم احساس ناامنی و بی‌ثباتی پیدا می‌کنند.

امروز، اقتصاد ایران نیز با چالش‌هایی مانند رشد نقدینگی، کاهش قدرت خرید مردم و فشار بر منابع مالی روبه‌رو است. افزایش قیمت‌ها، فرسایش ارزش ریال و سختی زندگی برای اقشار کم‌درآمد، زنگ خطری است که نباید نادیده گرفته شود. کتاب «تورم و فروپاشی» هشدار می‌دهد که اعتماد به پول، بزرگ‌ترین سرمایه هر کشور است؛ اگر این اعتماد از بین برود، بازسازی آن بسیار زمانبر و پرهزینه خواهد بود. در پایان، این کتاب فقط روایت دو کشور نیست؛ آینه‌ای است که کشورها می‌توانند آینده خود را در آن ببینند. فهمیدن این تجربه‌ها کمک می‌کند که در شرایط سخت، به جای راه‌های ساده و فوری، به سراغ تصمیم‌های درست و پایدار رفت. حفظ تعادل در مدیریت مالی، شفافیت در عملکرد نهادهای اقتصادی و پرهیز از ساده‌انگاری در مسائل مهم پولی، ازجمله درس‌هایی است که از دل تاریخ بیرون آمده و امروز بیش از هر زمان دیگری ارزش دارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...