هویت، عشق و چیزهای دیگر | ایران


جوخه الحارثی[Jokha Alharthi]، نویسنده عمانی که در سال ۲۰۱۹ با رمان «بانوان مهتاب» برنده جایزه «من بوکر» بین‌المللی شد، نامی آشنا در ادبیات معاصر عرب است. او به عنوان اولین نویسنده عرب‌زبان که این جایزه معتبر را دریافت کرده، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات جهان یافته است. «حریر غزاله»[حریر الغزالة] تازه‌ترین رمان او است که انتشارات ققنوس آن را با ترجمه معانی شعبانی منتشر کرده است.

خلاصه رمان حریر غزاله» [حریر الغزالة] نوشته جوخه الحارثی [Jokha Alharthi]،

جوخه الحارثی در سال ۱۹۷۸ در عمان به دنیا آمد، کشوری که تا دهه ۱۹۷۰ به‌دلیل انزوای نسبی از جهان مدرن، هویتی متمایز از نظر فرهنگی و اجتماعی داشت. او در خانواده‌ای بزرگ شد که در آن سنت و مدرنیته در کنار هم جریان داشتند. تحصیلاتش را در دانشگاه سلطان قابوس در مسقط آغاز کرد و سپس برای اخذ دکترای ادبیات عربی کلاسیک به دانشگاه ادینبورگ در بریتانیا رفت. این تجربه بین‌المللی، همراه با ریشه‌های عمیقش در فرهنگ عمانی، به او دیدگاهی منحصربه‌فرد بخشید که در آثارش بازتاب یافته است. الحارثی اکنون به عنوان استادیار ادبیات عربی کلاسیک در دانشگاه سلطان قابوس مشغول به کار است.

الحارثی پیش از «حریر غزاله»، سه مجموعه داستان کوتاه، سه کتاب کودک و چهار رمان منتشر کرده است. رمان «رویاها» در سال ۲۰۰۴، اولین اثر بلند او بود که به کاوش رویاها و واقعیت‌های زندگی پرداخت. اما شهرت جهانی او با «بانوان ماه» رقم خورد، که نه تنها جایزه من بوکر را برد، بلکه به پرفروش‌ترین کتاب در آمریکا تبدیل شد. این موفقیت راه را برای توجه جهانی به دیگر آثار او، از جمله «حریر غزاله»، هموار کرد. الحارثی در مصاحبه‌ای گفته است: «نوشتن برای من راهی است برای فهم هویت و دعوت دیگران به دیدن عمان از زاویه‌ای تازه». این دیدگاه، محور آثار او را تشکیل می‌دهد.

داستانی از تبعید و دوستی
«حریر غزاله» از داستان غزاله و آسیه، دو دوست صمیمی آغاز می‌شود که از کودکی به عنوان خواهران شیری با هم بزرگ شده بودند و در روستایی کوهستانی در عمان زندگی می‌کردند اما مرگ مادر آسیه و حوادث متعاقب آن، این دو را از هم جدا می‌کند و مسیر زندگی‌شان را تغییر می‌دهد. غزاله همراه خانواده‌اش به مسقط، پایتخت عمان، نقل مکان می‌کند. او با ویولونیستی حرفه‌ای ازدواج می‌کند، مادر دوقلوها می‌شود و همزمان تلاش می‌کند تحصیلاتش را ادامه دهد. سال اول دانشگاه با زنی به نام حریر آشنا می‌شود و دوستی عمیقی میان آنها شکل می‌گیرد. این دوستی، که از طریق دفترچه خاطرات حریر روایت می‌شود، به محور اصلی داستان تبدیل می‌شود و طی ده سال، تحولات درونی و بیرونی این رابطه را ثبت می‌کند.

در کنار داستان غزاله و حریر، زندگی زنان دیگر (فتحیه، سعده، شروق، سلایم و...) نیز روایت می‌شود. هر یک از این زنان با چالش‌های منحصربه‌فردی دست‌وپنجه نرم می‌کنند: از جدال با سنت‌های اجتماعی گرفته تا تنهایی و تلاش برای یافتن هویت در جهانی در حال تغییر. الحارثی با استفاده از روایت‌های غیرخطی و چندصدایی، تصویری لایه‌لایه از زندگی این زنان ارائه می‌دهد. این ساختار به خواننده امکان می‌دهد تا از زوایای مختلف به تجربه زیسته آنها نگاه کند، تجربه‌ای که در عین محلی بودن، جهانی است.

«حریر غزاله» در بستر عمان معاصر روایت می‌شود، دوره‌ای که کشور با تحولات عمیق فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مواجه بود. این دهه‌ها شاهد‌گذار عمان از جامعه‌ای سنتی به کشوری مدرن با زیرساخت‌های جدید و تأثیرات جهانی‌سازی بود. با این حال، این تغییرات برای زنان، که اغلب در چهارچوب‌های پدرسالارانه زندگی می‌کردند، چالش‌های جدیدی به همراه داشت. الحارثی این تنش بین سنت و مدرنیته را با ظرافت در داستان‌هایش به تصویر می‌کشد. برای مثال، غزاله در مسقط با فرصت‌های جدیدی مانند تحصیل و زندگی شهری روبه‌رو می‌شود، اما همچنان با انتظارات سنتی از نقش یک همسر و مادر مواجه است. این رمان به موضوعاتی چون هویت، عشق، دوستی، تبعید و ارتباط میان گذشته و حال می‌پردازد. تبعید در اینجا نه تنها به معنای جغرافیایی، بلکه به معنای عاطفی و اجتماعی نیز است. شخصیت‌هایی مانند حریر و غزاله در تلاش‌اند تا جایگاه خود را در جهانی که به سرعت در حال تغییر است، بیابند. الحارثی با استفاده از زبان شاعرانه و تصاویر زنده، از خیابان‌های مسقط تا روستاهای کوهستانی، جهانی خلق می‌کند که خواننده را به قلب عمان می‌برد.

اهمیت ادبی حریر غزاله
«حریر غزاله» نمونه‌ای برجسته از ادبیات پسااستعماری زنانه در جهان عرب است. این رمان با تمرکز بر تجربه‌های زیسته زنان، به موضوعاتی می‌پردازد که اغلب در ادبیات سنتی عربی کمتر دیده شده‌اند. الحارثی با مهارت، مسائل محلی زنان عمانی را به مضامین جهانی مانند جست‌وجوی هویت و تلاش برای استقلال پیوند می‌زند. روایت‌های چندصدایی او به خواننده امکان می‌دهد تا با دیدگاه‌های مختلف شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند، از زنی که در سکوت رنج می‌کشد تا دیگری که با شجاعت در برابر سنت‌ها می‌ایستد.

ساختار غیرخطی رمان، که از دفترچه خاطرات حریر و روایت‌های دیگر شخصیت‌ها تشکیل شده، به آن عمق و پیچیدگی می‌بخشد. این سبک، که یادآور آثار نویسندگان مدرنیست است، به الحارثی اجازه می‌دهد تا زمان و مکان را به شکلی سیال به هم پیوند دهد. به گفته منتقدان، این رمان «تعادل ظریفی بین تراژدی و امید» ایجاد می‌کند و خواننده را به تأمل در زندگی شخصیت‌ها دعوت می‌کند.

«حریر غزاله» به دلیل عمق ادبی و توانایی‌اش در به تصویر کشیدن تجربه‌های زنان در جامعه‌ای در حال گذار، مورد تحسین قرار گرفته است. این رمان، مانند دیگر آثار الحارثی، آینه‌ای از زندگی در عمان است: از خیابان‌های شلوغ مسقط تا خانه‌های سنتی روستایی. شخصیت‌های رمان، بویژه زنان، بازتابی از آدم‌های واقعی‌اند که با زخم‌ها، رویاها و آرزوهایشان زندگی می‌کنند. الحارثی در مصاحبه‌ای گفته است: «شخصیت‌هایم سایه‌هایی از آدم‌های واقعی هستند، حتی اگر داستان‌هایشان مستقیماً از زندگی من نباشد».

یکی از نقاط قوت رمان، توانایی الحارثی در خلق شخصیت‌هایی است که در عین محلی بودن، جهانی‌اند. برای مثال، مبارزه غزاله برای متعادل کردن نقش‌هایش به عنوان مادر، همسر و دانشجو، تجربه‌ای است که زنان در سراسر جهان می‌توانند با آن همذات‌پنداری کنند. همچنین، رابطه عمیق بین غزاله و حریر، که از طریق دفترچه خاطرات روایت می‌شود، به بررسی دوستی‌های زنانه می‌پردازد که کمتر در ادبیات عرب مورد توجه قرار گرفته‌اند.

تأثیر الحارثی بر ادبیات و جامعه
جوخه الحارثی با آثارش، به‌ویژه «حریر غزاله»، نه تنها ادبیات عمان را به جهان معرفی کرده، بلکه به بحث‌هایی درباره نقش زنان در جوامع سنتی دامن زده است. او جایزه سلطان قابوس برای فرهنگ را در سال ۲۰۱۶ دریافت کرد و نامزدی‌های متعددی برای آثارش داشته است. «حریر غزاله» نیز در میان خوانندگان و منتقدان به دلیل سبک شاعرانه و مضامین عمیقش مورد توجه قرار گرفته است. پست‌های اخیر در پلتفرم X او را به عنوان «صدایی الهام‌بخش برای زنان عرب» توصیف کرده‌اند. این رمان همچنین به دلیل پرداختن به موضوع تبعید، چه در معنای جغرافیایی و چه عاطفی، اهمیت جهانی یافته است. در جهانی که مهاجرت و جابه‌جایی به بخشی از تجربه انسانی تبدیل شده، داستان‌های زنانی که در جست‌وجوی هویت و خانه‌اند، پژواک ویژه‌ای دارد. الحارثی با ظرافت، این تجربه‌ها را به تصویر می‌کشد و خواننده را به تأمل در معنای «خانه» و «متعلق بودن» دعوت می‌کند. جوخه الحارثی با «حریر غزاله» بار دیگر ثابت کرد که یکی از مهم‌ترین نویسندگان معاصر عرب است. این رمان، با روایت‌های چندلایه، شخصیت‌های زنده و مضامین عمیق، نه تنها داستانی از زنان عمانی است، بلکه روایتی جهانی از مبارزه برای هویت و خودمختاری. الحارثی با ترکیب سنت و مدرنیته، محلی و جهانی، و شخصی و اجتماعی، اثری خلق کرده که هم‌زمان دل‌انگیز و تأمل‌برانگیز است. در دنیایی که صداهای متنوع بیش از همیشه مورد نیاز است، «حریر غزاله» و جوخه الحارثی نمونه‌ای درخشان از قدرت ادبیات در پل زدن میان فرهنگ‌ها هستند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...